کد خبر: ۱۴۵۳۰۶
تاریخ انتشار: ۳۱ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۸:۰۲

نصف جهان: اگر به سرنوشت چند سال اخير لژيونرهاي ايران نگاهي بياندازيم. بايد به اين نتيجه برسيم که فوتبال ما نتوانسته بازيکن مستعدش را با بهترين انتخاب و در بهترين زمان ممکن به کشورهاي اروپايي و سطح بالا معرفي کند. ديگر خبري از حضور بازيکنان ايراني در بايرن مونيخ و شالکه و... نيست. وقتي بهترين لژيونرهاي ما يا در ليگ روسيه حضور دارند و يا در بهترين ليگ در ليست 18 نفره هم جايي ندارند، بايد هم خطر عقب ماندگي فوتبالمان را بيخ گوش خود احساس کنيم.

بازگشت فرشاد احمدزاده، وحيد اميري، کنار گذاشتن اميد ابراهيمي، آمدن يا نيامدن هر فصل رامين رضاييان، مهدي طارمي و کاوه رضايي به ليگ ايران، وضعيت نامشخص يونس دلفي و علي قلي زاده و در نهايت بازگشت هر باره اميد نورافکن به ليگ برتر ايران. همگي به خوبي نشان مي‌دهد که اين بازيکنان نه تنها پيشرفت نکرده‌اند بلکه پسرفت و در واقع به خود و فوتبالشان ظلم بزرگي کرده‌اند.

اما در ميان اين بازيکنان وضعيت اميد نورافکن، بازيکن سابق استقلال عجيب است که با رؤياي لژيونر شدن در جواني خيلي زود تصميم به ترک استقلال گرفت. آنقدر خوشحال بود که نمي‌دانست ليگ بلژيک خيلي تفاوتي با ليگ ايران ندارد و فرسنگ‌ها با تيم‌هاي مطرح اروپايي فاصله دارد. او گمان مي‌کرد انتخاب تيم شارلوآ بلژيک مي‌تواند سکوي پرتابش شود. اما چنين نشد.

نورافکن يا در ليست 18 نفره شارلوآ نبود و يا ميخکوب نيمکت تيمش بود. آنقدر وضعيت اين بازيکن بغرنج بود که از خدا خواسته و در شرايطي که استقلال در نيم فصل دوم ليگ هجدهم جاي خالي او را احساس مي‌کرد، با درخواست آبي‌ها و انتقال قرضي خود موافقت کرد و خيلي سريع و پس از شش ماه دوري از استقلال دوباره به اين تيم بازگشت.

ليگ هجدهم با حضور شش ماهه نورافکن به پايان رسيد و اين بازيکن به تيمش يعني شارلوآ بازگشت. در حالي که همگان گمان مي‌کردند نورافکن در اين فصل در تيم خود بازي کند و بتواند اين بار اوضاع به هم ريخته خود در اين تيم را سروسامان دهد اما باز هم مديران تيم بلژيکي او را پس زدند وآنها اين بار هافبک ايراني خود را به صورت يکساله و قرضي به سپاهان هديه دادند تا با مبلغ ناچيز از باب انتقال قرضي او، ميزان نارضايتي خود از حضور اميد را نشان دهند. اما اينجا سئوال پيش مي‌آيد که هدف اميد نورافکن، بازيکن مستعد و سابق استقلال از ترک اين تيم و رفتن به خارج از کشور چه بود؟ آيا مشورت و همفکري در اين باره صورت گرفته بود؟

به هرحال بازگشت چند باره نورافکن به ايران نشان مي‌دهد اگر بازيکن تنها براي رفتن به خارج به حرف‌هاي درگوشي امير هوشنگ سعادتي، مديربرنامه زيرکش گوش کند، رؤياي شيرين لژيونر شدنش مي‌تواند به کابوسي ترسناک مبدل شود. با نخواستن‌هاي هر باره شارلوآ در صورتي که نورافکن از ايران هم پيشنهاد نداشت، مي‌توانست اين کابوس به مرگ تدريجي يک رؤيا هم براي او تبديل شود. تنها شانس اميد همين اميد داشتن تيم‌هاي ايراني به دو ساق پاي اوست. وگرنه شايد شمع موفقيت‌هايش زودتر از اينها خاموش مي‌شد.

به هرحال امثال نورافکن‌ها بهتر است براي انتخاب تيم‌هاي خود به جاي مشورت با مديربرنامه‌اي که بيشتر به فکر جيب خودش است تا پيشرفت بازيکنش، با يک مربي يا يک فرد فوتبالي همفکري کنند. شايد اگر يک فصل ديگر هافبک سابق استقلال در اين تيم مي‌ماند به تيم بزرگ تري منتقل مي‌شد اما عجله کردن او کار دستش داد. بايد از نورافکن پرسيد هنوز هم مثل روزي که از ترک ايران خوشحال بودي، خوشحال هستي؟

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو