داستان اهدای عضو، حکایت یک بام است و دو هوا که یک سرش غم است و غصه از دست دادن و سر دیگرش هم حال خوش "زندگی بخشیدن" ...
هر بار که "جشن نفس" برگزار میشود، این غم و شادی در هم میآمیزند و اشکها و لبخندها و آن قابهای عکس در دست حاضران، لحظه لحظه حماسه میآفرینند و آنجاست که معنی "بخشیدن" و "عشق" خود را نمایان میکند و خانوادهها و مادرها و پدرهایی را میبینی که جان فرزندشان را بخشیده، چند زندگی را نجات داده و اکنون راضیاند به رضای خدا.
به گزارش ایسنا، "روزانه هفت تا ۱۰ نفر بیمار نیازمند پیوند عضو، به دلیل نرسیدن عضو پیوندی در کشور میمیرند. " شاید این جمله را چندین بار در تیترها و اخبار مختلف یا در سخنرانیهای مسوولان شنیدهایم، اما فکر کردن به عمق این موضوع که هر روز هفت تا ۱۰ خانواده داغدار میشوند و فرزند، پدر، مادر و عزیزشان را به دلیل نارسایی یکی از اعضای بدن از دست میدهند، دل را به درد میآورد. در هر حال بنابر اعلام مسوولان وزارت بهداشت در حال حاضر ۲۵۰۰۰ نفر در لیست پیوند، چشم به راهند تا شاید دست سخاوتی زندگیشان را نجات دهد.
سالانه تا ۸۰۰۰ مرگ مغزی در کشور
به گفته دکتر کتایون نجفی زاده، مدیرعامل انجمن اهدای عضو ایران، در کشور ما سالانه ۵ تا ۸ هزار نفر دچار مرگ مغزی میشوند که باید ۵۰ درصد از این تعداد به اهدا برسند و برای این کار اقدامات زیادی باید انجام شود.
نجفی زاده متوسط رضایت به اهدای عضو از مرگ مغزی در ایران را ۷۰ درصد اعلام میکند و معتقد است این آمار بسیار خوب است و میگوید: اما هنوز هم جای کار زیادی وجود دارد و هنوز در برخی مراکز ما آمار رضایت پایین است و سعی میشود تیمهایمان را آموزش دهیم، اما از آن طرف فرهنگسازی نیز باید انجام شود.
دکتر کتایون نجفیزاده درباره وضعیت اجتماعی و علمی اهدای عضو در ایران به ایسنا، میگوید: در همه مسائل پزشکی معمولا سه پایهای شامل تیم پزشکی، تجهیزات و بیمار وجود دارد، اما در اهدای عضو کار مستلزم وجود چهار پایه است؛ یعنی مورد مرگ مغزی، تمام تجهیزات پیوند و تیم درمانی هم وجود دارد، اما اگر خانواده مرگ مغزی اجازه ندهند، اهدای عضوی انجام نمیشود. بنابراین در اهدای عضو برخلاف سایر بخشهای پزشکی، چهارپایه تعیین کننده است و یک جزء فرهنگی را هم شامل میشود.
وی میافزاید: این موضوع باعث میشود که مساله فقط مربوط به نظام بهداشتی و درمانی کشور نباشد، بلکه به تمام ارگانهای فرهنگساز جامعه هم ارتباط پیدا میکند. یعنی یک جزء پزشکی دارد که سیستم بهداشتی-درمانی کشور باید روی آن کار کند و یک جزء فرهنگی که در دست هنرمندان، روحانیون، رسانهها و... است. در بخش پزشکی آن به عنوان مثال باید واحدهای فراهمآوری اعضا در کشور موجود بوده و به طور مناسبی توزیع شده باشند. به طوریکه هیچ منطقهای از کشور نباشد که مرگ مغزی در آن شناسایی، مراقبت و درباره اهدای عضوش اقدام نشود.
همه بخش های پیوند نیازمند تخصص است
نجفیزاده با تاکید بر اینکه تیمهای اهدای عضو باید کاملا آموزش دیده باشند، ادامه میدهد: چرا که هر قسمتی از کار اهدای عضو نیازمند تخصص است. به عنوان مثال حتی نحوه تشخیص مرگ مغزی، تخصص بسیار بالایی میخواهد که تشخیص اولیه و تایید قانونی آن مهم است. در این زمینه چهار نفر شامل متخصص مغز و اعصاب، داخلی، بیهوشی و جراحی اعصاب که از سوی وزیر ابلاغیه دارند، باید تایید کنند که فرد مرگ مغزی شده است و سپس متخصص پزشک قانونی باید همه مراحل را تایید کند. بنابراین تمام مراحل اهدای عضو نیازمند تخصص و دوره دیدن است.
مدیرعامل انجمن اهدای عضو ایرانیان با بیان اینکه مراقبت از فرد مرگ مغزی با مراقبت از هر بیمار آیسییو و ...متفاوت است، میگوید: یعنی مراقبت از بیماری که در بخش مراقبتهای ویژه است، مشکل است، اما مراقبت از مرگ مغزی بسیار مشکلتر است. چون با مرگ مغزی، فرمانده بدن از بین رفته و بدن هرکار که میخواهد انجام میدهد. همچنین در بدن پر از مواد سمی است که از مغز مرده ترشح شده است. در نتیجه تمام سلولهای بدن به تدریج از کار میافتند و هر چه سریعتر باید عضو سالم را از بدن پر از مواد سمی بیرون آورد. بنا بر همین دلایل مراقبت از مرگ مغزی تخصص خاصی میخواهد و هر کسی نمیتواند این کار را انجام دهد و باید علم آن را داشته باشد.
نجفیزاده در ادامه صحبتهایش داشتن علم مصاحبه با خانواده مرگ مغزی را بسیار حائز اهمیت میداند و میافزاید: مصاحبه با خانوادهای که عزیزش مرگ مغزی شده است، علمی تخصصی است که مجموعهای از علم روانشناسی و جامعهشناسی را شامل میشود. یعنی آن شخص کاملا باید بداند با خانوادهای که تا دیروز عزیزش کنارش بوده و امروز میگویند او فوت کرده، چطور برخورد کند و نه تنها باعث افزایش درد آنها نشود، بلکه تا حد امکان باعث التیام دردهایشان شود تا آنها تصمیمی بگیرند که نه تنها باعث پشیمانیشان نشود، بلکه باعث آرامششان شود. بنابراین چنین کاری علمی ست که باید آموخته شود.
رسانهها درباره اهدای عضو اطلاعات غلط ندهند
وی با اشاره به ارائه برخی اطلاعات غلط در این حوزه از سوی رسانهها، اظهار میکند: تمام مراحل اهدای عضو، حتی انتقال عضو تخصص خاصی میخواهد. جدیدا فیلمی با محتوای اهدای عضو دیدم که در آن نشان میداد جعبهای که قلب اهدایی در آن بود از دست فرد و از روی تپهای پایین افتاد. این درحالیست که عضوی را که منتقل میکنیم، مانند جواهری گرانبهاست که باید در نهایت ایمنی منتقل شود و اگر ضربه ببیند، صدمه میخورد. اینطور نیست که از دست کسی بیفتد و بعد پیوند شود و خوب کار کند .بنابراین همه این اقدامات نیازمند دانش است. واحدهای فراهمآوری و شناسایی مرگ مغزی بر اساس مصوبه هیات وزیران سال ۱۳۸۱ و با همکاری دانشگاهها تقریبا در تمام دانشگاهها و دانشکدههای پزشکی کشور ایجاد شده و شرایط آموزش صحیح همه مراحل اهدای عضو نیز فراهم شده است.
نجفیزاده درباره تعداد واحدهای فراهمآوری در کشور، میگوید: در کشور بیش از ۵۰ دانشگاه علوم پزشکی وجود دارد که خوشبختانه کلیه دانشگاهها همکاری کردند تا واحدهای فراهمآوری یا شناسایی اعضا، راهاندازی شود. به طوریکه در حال حاضر در تمام نقاط کشور موارد مرگ مغزی، شناسایی میشوند. حال یا در همان منطقه فراهمآوری اعضا انجام میشود یا بخشی از مراحل آن انجام شده و سپس به جای دیگر منتقل میشود.
لزوم فرهنگسازی درست در اهدای عضو
نجفیزاده در بخش دیگری از صحبتهایش به موضوعات فرهنگی و اجتماعی دخیل در اهدای عضو اشاره و اظهار میکند: قسمت فرهنگی پیوند عضو در اختیار نهادهای فرهنگی است؛ چرا که ما پزشکان بلد نیستیم با زبان هنر موضوع را به مردم انتقال دهیم تا آنها ضرورت قضیه را درک کنند. در عین حال باید توجه کرد که چه اطلاعاتی را در ارگانهای فرهنگی و رسانهها منتقل میکنیم. به عنوان مثال اگر فیلمی ساخته شود و در آن فیلم نشان دهیم که فرد مرگ مغزی زنده میشود، میخواهید به خانواده فرد مرگ مغزی که اعضای عزیزش را اهدا کرده، چه جوابی بدهید؟. آنها با دیدن این فیلم میگویند کاش اهدا نکرده بودیم و صبر میکردیم تا عزیزمان برمیگشت. همچنین به فردی که اکنون یکی از اطرافیانش دچار مرگ مغزی شده چه میگویید؟. آنها با دیدن چنین فیلمهایی میگویند مگر آن فیلم را ندیدید که مرگ مغزی برگشت.
وی تاکید میکند: بنابراین ارگانهای فرهنگساز، بویژه صدا و سیما باید در این موضوعات دقت بسیار زیادی داشته باشند و اطلاعات غلط ندهند. شاید اگر اطلاعات ندهند، بهتر از این باشد که بخواهند اطلاعات غلط ارائه کنند. در عین حال نکته دیگر این است که هنرمند میداند که این مساله را به چه صورت عنوان کند تا برای مردم بهترقابل فهم بوده و بهتر آن را بپذیرند.
دکتر کتایون نجفی زاده
مرگ مغزی چطور اتفاق میافتد؟
مدیرعامل انجمن اهدای عضو ایرانیان در ادامه به تشریح روند بروز مرگ مغزی در انسان میپردازد و میگوید: قلب انسان دارای یک باتری اتوماتیک الکتریکی است که تپش قلب را ایجاد میکندا. ین باتری برای ایجاد تپش نیازمند اکسیژن است که این اکسیژن با فرمان ساقه مغز به ریه و سپس به باتری قلب منتقل میشود. از طرفی خاصیت شگفتانگیز دیگری که این باتری قلب دارد، این است که درست است که تپش قلب را از طریق اکسیژن ایجاد میکند، اما بدون اکسیژن هم بین شش تا هشت دقیقه قلب میتواند تپش داشته باشد. یعنی اگر قلب فردی را از بدنش خارج کنید، بین شش تا هشت دقیقه میتپد.
نجفیزاده ادامه میدهد: حال فایده این موضوع این است که وقتی یک نفر مرگ مغزی میشود، مرگ مغز و ساقه مغز اتفاق میافتد و نفس قطع میشود، اما با این اتفاق باتری قلب بین شش تا هشت دقیقه میتپد و این زمانیست که اورژانس باید خودش را برساند. بنابراین اگر این اتفاق بیفتد و نفس مصنوعی داده شود، باتری، تپش را ادامه میدهد.
چرا میتوانیم از اعضای فرد مرگ مغزی استفاده کنیم؟
وی میافزاید: قبل از اینکه دستگاه تنفس مصنوعی وجود داشته باشد، افرادی که دچار مرگ مغزی میشدند، ایست قلبی میکردند. اما با ساخت دستگاه تنفس مصنوعی ما با یک فرد مرده طرف هستیم که به او نفس میدهیم و قلبش تپش ایجاد میکند. بنابراین چون قلب میتپد، گردش خون نیز وجود دارد و بر این اساس اعضا فاسد نمیشوند و میتوانیم اعضا را برای سایر افراد استفاده کنیم.
نجفیزاده در پاسخ به اینکه آیا میتوان فردی را که دچار مرگ مغزی شده برای طولانی مدت با تنفس مصنوعی نگهداری کرد، میگوید: خیر. باید توجه کرد که نمیتوان فرد مرگ مغزی را برای مدت طولانی نگه داشت. زیرا مغز در بدن فرد، مرده است و این مغز مرده، موادی در خون ترشح میکند و سلولهای بدن را یکییکی از کار میاندازد. اگر بافتها و ارگانها را از بدن فرد خارج نکنیم، حداکثر بعد از ۱۴ روز با بهترین مراقبتها، فرد ایست قلبی میکند و محکوم به فناست.
به گفته وی، بنابراین نمیتوان فرد مرگ مغزی را برای همیشه نگه داشت. زیرا مواد سمی که از مغز ترشح میشود، ارگانها را یکی یکی از کار میاندازد. در عین حال باید توجه کرد که از ساعت اول بروز مرگ مغزی، کیفیت ارگانها پایین میآید و ممکن است مثلا از روز هفتم به بعد هیچکدام از ارگانها قابل استفاده نباشند.
تصادفات؛ شایعترین علت مرگ مغزی در ایران
مدیرعامل انجمن اهدای عضو ایرانیان شایعترین علت ایجاد مرگ مغزی در ایران را تصادفات میداند و عنوان میکند: عامل حدود ۴۶ درصد از مرگهای مغزی در کشور تصادفات هستند و برای کاهش آن باید نکات ایمنی را در جادهها و در حین رانندگی رعایت کنیم تا به دنبال این موضوع، مرگ مغزی کمتر شود. در عین حال اتفاقات مختلفی مانند تومور مغزی، خونریزی مغزی، پاره شدن یک رگ در مغز و... میتوانند منجر به مرگ مغزی شوند.
نجفیزاده ادامه میدهد: وقتی دست ما ضربه میخورد، ورم میکند. حال اگر مغز ضربه بخورد، نمیتواند ورم کند و جمجمه اجازه ورم کردن به مغز را نمیدهد. در نتیجه فشار در مغز بالا میرود و با این اتفاق چهار رگی که از گردن به ساقه مغر خونرسانی میکنند، به طور کامل بسته شده و وقتی بسته شوند، سلولها مرده و متلاشی میشوند و مغز از گوش، بینی و... بیرون میزند. بنابراین احتمال بازگشت مرگ مغزی به هیچ عنوان وجود ندارد.
تفاوت "کما" با "مرگ مغزی"
وی با اشاره به تفاوت کما و مرگ مغزی، میگوید: وقتی قند خون فردی بیفتد، فرد به کما میرود، اما با تزریق قند خون فرد هوشیار میشود. بنابراین کما برگشتپذیر است؛ اما مرگمغزی برگشتناپذیر. به طوریکه اگر رگ بیش از هشت دقیقه بسته باشد، سلولها میمیرند.
مدیرعامل انجمن اهدای عضو ایرانیان به آمار بروز مرگ مغزی در ایران اشاره و اظهار میکند: برآورد شده که سالانه بین ۵ تا ۸ هزار مرگمغزی در کشور اتفاق میافتد. ۵۰ درصد این تعداد یعنی بین ۲۵۰۰ تا ۴۰۰۰ مرگ مغزی باید به اهدا برسند و برای رسیدن به اهدا باید همه چیزهایی که تا کنون گفتهام، درست کار کنند. یعنی وزارت بهداشت، واحدهای فراهمآوری و افراد آموزشدیده در همه بخشهای شناسایی، تایید مرگ مغزی، صحبت با خانواده، تجهیزات پیوند، دسترسی به مراکز پیوند و... وجود داشته باشد و در عین حال فرهنگسازی هم انجام شود تا خانوادهها از قبل با موضوع آشنا باشند.
متوسط آمار رضایت برای اهدای عضو در کشور ۷۰ درصد شد
نجفیزاده با بیان اینکه خوشبختانه در حال حاضر متوسط آمار رضایت برای اهدای عضو در ایران به ۷۰ درصد رسیده است، میافزاید: این آمار بسیار خوب است، اما هنوز هم جای کار زیادی وجود دارد و در برخی مراکز ما هنوز آمار رضایت پایین است. البته ما سعی میکنیم تیمهایمان را آموزش دهیم، اما از آن طرف فرهنگسازی نیز باید انجام شود.
انتظار ۲۵۰۰۰ نفر در لیست پیوند
مرگ روزانه ۷ تا ۱۰ نفر به دلیل نرسیدن عضو
وی در عین حال اعلام میکند که اکنون بیش از ۲۵۰۰۰ نفر در لیست انتظار پیوند حضور دارند و روزانه هفت تا ۱۰ نفرشان را به دلیل نرسیدن عضو پیوندی از دست میدهیم. در همین هفته ۱۰ بیمار پیوند قلب فقط در تهران در وضعیت اورژانس هستند. البته ما در این مواقع در کل کشور وضعیت اورژانس اعلام میکنیم تا هر منطقهای که مرگ مغزی با این شرایط وجود دارد، به ما اعلام کنند و برای اهدا اقدام شود. از این ۱۰ نفر متاسفانه پنج نفرشان کودک هستند که متاسفانه یک نفرشان فوت کرد و دوباره یک کودک دیگر به آنها اضافه شد.
ایرانیان ایثارگرند+یک خاطره
نجفیزاده در ادامه صحبتهایش به نحوه برخورد مردم ایران با موضوعاتی چون اهدای عضو اشاره و اظهار میکند: البته مردم ما مردمی ایثارگر و سخاوتمندند و نمیتوانند درد انسانها را ببینند. این ویژگی ایرانیان در همه جا بارز است. من برای مدتی در خارج از کشور بودم و در آن کشور بلیت اتوبوس دو دلار بود. یک روز معلولی به سختی سوار اتوبوس شد و تنها یک دلار داشت، اما او را پیاده کردند و در آنجا یک ایرانی که با ارز آزاد، دلار تهیه کرده بود، برای این فرد بلیت گرفت. بنابراین ایرانیها حتی در شرایط نامساعد خودشان، نمیتوانند ببینند که یک انسان در عذاب باشد. بنابراین هرجایی که درست با خانواده صحبت میشود و خانواده خوب توجیه میشود، خانوادهها رضایت میدهند.
آمار رضایت برای اهدای عضو در کدام استانها بالاست؟
وی میافزاید: در حال حاضر در چند نقطه کشورمان خوب فرهنگسازی شده است و مردم با قضیه اهدای عضو آشنایی دارند. به عنوان مثال در شهرایی مانند یاسوج یا بهبهان آمار رضایت بسیار بالاست و حتی در برخی مناطق خانوادهها خودشان برای اهدا اقدام میکنند و پیگیرند تا اهدا انجام شود. بنابراین مردم بسیار خوبند و اگر کسی بگوید فلان قومیت و فلان نگرش در بالا و پایین بودن آمار اهدای عضو در مناطق مختلف کشور، موثر است، اصلا این حرف را قبول ندارم.
نجفیزاده ادامه میدهد: بنابراین دو چیز باعث رضایت دادن مردم میشود؛ یکی این است که تیم اهدای عضو دانش کافی داشته باشد و بتواند با خانواده به خوبی صحبت کند و دوم انجام فرهنگسازی کافی است که میتواند از طریق روحانیون، هنرمندان و ... انجام شود. یادم میآید برای برگزاری جشن نفس که هنرمندان خودشان برای برگزاری این جشن کمک میکنند، خانم مهراوه شریفینیا با تیم خود برای برگزاری جشن اقدام میکردند و گروهی را برای مصاحبه با مردم فرستادند. آنها هدفشان این بود که با مردم مصاحبه کنند و بپرسند که آیا مرگ مغزی را میشناسند یا خیر. آنها فکر میکردند که مردم اشتباه پاسخ میدهند و میخواستند بعد از آن در جشن نفس پاسخ صحیح را بگویند، اما جالب اینجا بود که با هرکس صحبت کرده بودند، عده زیادی درست پاسخ داده بودند. بنابراین بخش زیادی از مردم با اهدای عضو موافقند.
دوست دارید اعضایتان را به نیازمندان پیوند اهدا کنید، یا...
وی در همین زمینه میافزاید: بنابراین اکثر مردم مشتاقند که کارت اهدا داشته باشند. در حال حاضر هرکس که این مطلب را میخواند، با خودش فکر کند که اگر قرار باشد از دنیا برود، دوست دارد همه اعضایش با او زیر خاک رود یا دوست دارد آنها را به نیازمندان بدهد. این تصمیمگیری خیلی راحتتر است. بنابراین هماکنون به این موضوع فکر کنیم و وقتی که به نتیجه رسیدیم، به اطرافیانمان نتیجه را اعلام کنیم. یعنی حتی اگر کارت اهدای عضو نمیگیرید، شفاها به خانوادهها اعلام کنید که چه تصمیمی گرفتهاید. در عین حال مردم میتوانند برای دریافت کارت اهدا به سایت Ehda.center مراجعه و ثبتنام کنند که این سایت در کل کشور قابل دسترسی است و میتوانندکارتشان را همان لحظه پرینت بگیرند.
صدور ۳ میلیون کارت اهدای عضو در کشور
نجفیزاده درباره تعداد کارتهای اهدایی که تاکنون صادر شدهاند، گفت: تاکنون حدود سه میلیون کارت اهدای عضو در کشور صادر شده، اما در کشوری با ۸۰ میلیون جمعیت، حداقل باید ۳۰ میلیون کارت اهدای عضو داشته باشیم و این خیلی جای کار و فرهنگسازی دارد.
داشتن کارت "اهدا" چه فایدهای دارد؟
وی در پاسخ به این سوال که داشتن کارت اهدای عضو با توجه به اینکه با وجود آن هم رضایت ولی فرد لازم است، چه فایدهای دارد؟ میگوید: خانوادهها در لحظهای که عزیزشان دچار مرگ مغزی شده، دوست دارند آخرین آرزوهای عزیزشان برآورده شود. بنابراین طبق تجربهای که در بیش از ۱۰۰۰ مورد مرگ مغزی داشتم، حتی یک مورد هم پیدا نشد که خانواده بدانند که آن فرد میخواسته اعضایش را اهدا کند، اما مخالفت کنند. بنابراین نقش کارت اهدای عضو این است که فرد به خانوادهاش بفهماند که من این را میخواستم. بنابراین توصیه میکنم همه افراد حتما تصمیمشان را در این باره حداقل به طور شفاهی به خانوادههایشان بگویند.
بازگشت به ابتدای صفحه
ارسال به دوستان
پیشنهاد سردبیر
ارسال نظر
ایمیل مستقیم: info@nesfejahan.net شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰