کد خبر: ۲۵۱۳۹۴
تاریخ انتشار: ۰۱ مرداد ۱۴۰۱ - ۰۸:۵۱

مرضیه غفاریان: اشکان دژآگه شاگرد نکونام شد. کاوه رضایی با استقلال تمام کرد. پرسپولیس در تلاش است تا از بین کاسیانو، کریم انصاری فرد و دیاباته یکی را به فهرست مهاجمان این تیم برای فصل آینده اضافه کند. پس از منتفی شدن حضور گومیس در سپاهان خبر رسیده که شیخ آبی ها به جای «شیر فرانسوی» در لیست خرید طلایی پوشان قرارگرفته است و...

اگر این روند ادامه پیدا کند و این بازیکنان را در کنار مهاجمانی همچون محمد قاضی، محمدرضا خلعتبری، پریرا، منشا، امین قاسمی نژاد، سجاد شهباززاده، پاتوسی و... قراردهیم، پر بیراه نیست اگر بگوییم با جمع کردن این فورواردهای پا به سن گذاشته در یکجا می توان «مدرسه پیرمردها» را تشکیل داد.

این مهاجمان در فصل های گذشته که صدر جدول گلزنان لیگ را قرق کرده بودند و خط آتش تیم ها روی انگشت آنها می چرخید، پیشنهادهای چشمگیری از اقصا نقاط دنیا دریافت می کردند اما به مرور زمان و به جبر افزایش سن، رفته رفته از اوج فاصله گرفتند و از مشتریان آنها کاسته شد؛ با این حال، این پیرمردها همچنان در لیگ ما خاطرخواه، فراوان دارند. سن بالای این قبیل فورواردها اگرچه در عملکرد آنها در خط حمله  لیگ های معتبر دنیا تأثیرگذار است و میزان کارآیی آنها را به طرز چشمگیری پایین می آورد اما در لیگ ایران قضیه 180 درجه فرق می کند. اینجا هرچه مهاجم مسن تر باشد علاقه برای جذب او بیشتر می شود و بمب بزرگ نقل و انتقالات هم به حساب می آید.

در لیگ های معتبر دنیا مهاجم همین که وارد دهه سوم زندگی اش شد باید به مرور خود را برای آویختن کفش هایش آماده کند. این قبیل مهاجمان اگر علاقه وافرشان به گلزنی آنها را راضی به خداحافظی از فوتبال در اوج نکند آن وقت راهی کشورهای عربی می شوند و وقتی که پول های شیخ نشین ها را پارو کردند و تاریخ انقضاشان در این کشورها هم به انتها رسید نوبت به ایرانی ها می رسد که برای به خدمت گرفتنشان سرو دست بشکنند.

البته مهاجم پیر وطنی هم کم نداریم که نقطه مشترکشان با خارجی های مسن علاوه بر سن و سالای بالایشان، همین ویژگی دنیاگردی آنهاست. به این ترتیب که این قبیل بازیکنان نیز مانند نمونه های خارجی، اکثراً در دوران جوانی با رؤیای پیشرفت در فوتبال راهی کشورهای اروپایی می شوند و پس از آن دوری در تیم های معتبر حاشیه خلیج فارس می زنند و آخر سر هم در ایران بخاطر بازگشت پرافتخارشان(!) با فرش قرمز به استقبال آنها می روند.

با همه اینها نمی توان به تیم های لیگ برتری برای به خدمت گرفتن این مهاجمان مسن چندان خرده گرفت چرا که هم آن پیرمهاجمان خارجی و هم فورواردهای مسن ایرانی، بارها با گلزنی های پیاپی خود ثابت کرده اند در لیگ برتر «دود از کنده بلند می شود». شاهد این مدعا هم اینکه در سه دوره اخیر لیگ، سه تن از همین بازیکنان عنوان آقای گلی را به خود اختصاص داده اند.

با این تفاسیر، پر واضح است که مدعیان قهرمانی ترجیح می دهند برای اینکه در کورس رقابت ها از رقبایشان عقب نیافتند، با به خدمت گرفتن این مهاجمان ششدانگ ولو پیر یا حتی مصدوم خط حمله تیم خود را تا پایان مسابقات بیمه کنند و حاضر نیستند ریسک اعتماد به جوان ترهای بی تجربه را به جان بخرند.

با وجود این، نمی توان از این موضوع هم غافل شد که تا همیشه هم نمی شود دل به دودی که از کنده ها بلند می شود بست. چه بخواهیم چه نه، موتور گلزنی کاوه رضایی، انصاری فرد، دژآگه، پریرا، دیاباته، منشا، پاتوسی، گومیس، سجاد شهباززاده و... هم به مرور زمان به روغن سوزی افتاده و سرانجام روزی خاموش می شود. اگر بخواهیم به همین روال ادامه دهیم و آینده تیم، لیگ و تیم ملی کشورمان را فدای کسب نتایج دلخواه در کوتاه مدت کنیم چشم باز می کنیم می بینیم مدرسه پیرمردهای لیگ را هم از دست داده ایم بدون اینکه جانشین مناسبی برای آنها پیدا کنیم. برای فرار از این فاجعه باید تیم های ایرانی از نتیجه گرایی محض فاصله بگیرند و کمی هم حواس خود را معطوف بازیکن پروری کنند. در ایران کم نداریم ستاره هایی که مثل طارمی، آزمون، جهانبخش، قلی زاده، رضایی و انصاری فرد هستند و منتظر آسمانی برای درخشش اند. کافی است مربیان شاغل در لیگ برتر در کنار استفاده از مهاجمان با تجربه به جوان ترها میدان دهند تا استعداد آنها هم شکوفا شود. پدیده هایی چون امیرحسین حسین زاده در جای جای این مرز پرگهر منتظر «فرهاد»هایی هستند که آنها را کشف کنند. آنها آب نمی بینند وگرنه شناگران قابلی هستند.

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو