خورشید کیایی: فصل داغ فراغت بیشتر به بطالت می گذرد. روزهای چسبیده به گرما، آن آش دهان سوزی نیست که در طول سال، آموزش و پرورش و 21 نهاد مسئول برای غنی کردن از آن دم می زنند و برایش برنامه می چینند.
با تعطیل شدن مدارس و آزاد شدن وقت دانش آموزان باز هم آمارها و برآوردها از هدر رفتن بخش زیادی از این زمان ها حکایت دارد و اینکه دانش آموزان چطور فراغتشان را گز می کنند؟
90 روز برای اوقات فراغت عدد بزرگی است. عددی که می تواند در دایره تفریح، دانش و مهارت قرار بگیرد و به یک فرصت تبدیل نشود اما اکنون با وجود هدررفت بخش زیادی از ساعات دانش آموزان و چشم دوختن آنها به موبایل ها تبدیل به تهدید شده است.
آمارهای وزارت آموزش و پرورش نشان می دهد که از حدود 9 میلیون دانش آموزی که در کشور وجود دارد نزدیک به 40 درصدشان از برنامه های اوقات فراغت جا می مانند، یعنی بیش از یک سوم و کمتر از نیمی از این دانش آموزان نه برنامه ای دارند و نه اوقات فراغتی.
با یک حساب سرانگشتی هم می توان فهمید که اگر یک دانشآموز به مدت سه ماه، اوقاتش به بطالت بگذرد در طی 90 روز، 2160 ساعت، بدون برنامه خواهد بود و در بهترین حالت اگر به سمت کارهای خلاف هم کشیده نشود در این زمان مهارتی نیز عایدش نخواهد شد.
حالا اگر این عدد را در تعداد کل دانشآموزان بیبهره از برنامه یعنی حدود چهار میلیون نفر ضرب کنیم خواهیم دید که گذشت هر روز تابستان برای این خیل عظیم، چه زیانی از بابت هدر رفت زمان و انرژی که میتواند صرف کارهای سودمند شود، دارد.
بیشک دانشآموزانی که از برنامههای غنیسازی اوقات فراغت استقبال میکنند، همانهایی هستند که به واسطه داشتن خانوادههایی فرهنگدوست و خواهان ترقی، در کلاسهای مختلف تابستانی شرکت میکنند و مانع به بطالت گذشتن اوقات تابستان میشوند.
در واقع این گروه از دانشآموزان حتی اگر وزارت آموزش و پرورش برایشان برنامهای تدوین نکند به صورت خودکار، راهی کلاسهای مختلف میشوند تا از فراغت روزهای تابستان برای توانمندسازی خود استفاده کنند.
پس دغدغه اصلی مربوط به دانشآموزانی است که یا فرهنگ استفاده بهینه از اوقات فراغت در خانوادهشان نهادینه نشده یا به سبب فقر اقتصادی و محروم بودن منطقه زندگیشان از این قافله عقب میمانند و در زمره همان کسانی قرار میگیرند که آمار 40 درصدی افراد بیبهره از برنامههای اوقات فراغت را تشکیل میدهند.
در این میان، جذاب نبودن برنامههای اوقات فراغت نیز موضوعی است که نباید از نظر دور داشت. بسیاری از برنامه های دوران فراغت خاصیتی خشک و غیر جذاب دارد و همین باعث می شود مشکلی که بیشتر شبیه کلاس های اجباری می شود که نه اهداف تربیتی دارد و نه آموزشی بلکه به نوعی از سر خود وا کردن بچه هایی است که خانواده ها نمی خواهند طول تابستان در خانه باشند و نق بزنند.
شادی مرادی، مادر دو فرزند است؛ یک دختر 13 ساله و یک پسر 11 ساله. دغدغه او برای اوقات فراغت هر سال شده انواع کلاس هایی که فرزندانش بسیاری از آنها را دوست ندارند اما به اجبار در آنها شرکت می کنند. او با گله و شکایت از اینکه کلاس های تابستانی یک مشکل و کار اضافه به خانواده ها تحمیل می کند می گوید: «رفت و آمد و بردن و آوردن بچه ها از این کلاس به آن کلاس واقعاً سخت است. اگر در هر مدرسه ای خود مسئولان آموزشی کلاس هایی را دایر می کردند خیال خانواده ها هم راحت بود که بچه هایشان در همان فضای مدرسه اوقات فراغتشان را می گذرانند.»
فضل ا... اکبری كه پدر يك پسر 14 ساله است و مغازه خواربارفروشی دارد از دیگر کسانی است که انتظار دارد برنامه ريزان و طراحان مسائل تربيتی و آموزشی در گزينش و انتخاب كلاس و معلمان براي ايام تابستان دقت و توجه بيشتری داشته باشند، مثلاً اردوهاي دسته جمعی بگذارند، كلاس های شنا داير كنند و صرفاً كلاس های خشك درسی يا تقويتی نباشد كه بچه ها دلزده و سرخورده شوند.
در ميان پچ پچها و هياهوهای 21 نهاد دخيل و حاضر در ستاد ساماندهي امور جوانان براي اعلام برنامههای اوقات فراغت جوانان و نوجوانان تنها به تكرار آنچه هر سال انجام ميشد، بسنده شده است. نه اطلاع رساني صحيحی در مورد برنامهها انجام می شود و نه وضعیت کلی برنامه ها مشخص است. چیزی که هست برنامه های کلیشه ای است که از حد خود بالاتر نمی رود گرچه آموزش و پرورش همیشه سری در سرهای برنامه سازی برای اوقات فراغت دارد اما این نهاد هم نتوانسته در این سال ها آنطور که باید و شاید حق خود را ادا کند.
مطابق تحقيقات انجام شده 66 درصد جوانان معتقدند كه دستگاهها و سازمانهای متولی در برنامهريزیها توجه چندانی به خواستهها و نيازهای جوانان نداشتهاند كه اين امر باعث شده تا دو سوم زمان آزاد جوانان به شيوههاي غيرفعال بگذرد.
به گفته دکتر حمید نوروزی، جامعه شناس، بدون شك توجه به اوقات فراغت دانش آموزان و برنامه ريزی برای اين سرمايه های گران سنگ ملی كشور، يكی از دغدغه های مهم خانواده ها، متوليان و دست اندركاران آموزش و پرورش است كه البته آموزش و پرورش در اين جريان اولين متولي است و نقش اساسی را ايفا می كند.
نوروزی که خود سابقه ای 20 ساله در آموزش و پرورش دارد و مربی پرورشی هم هست، بحث اوقات فراغت را يكی از مسائل مهم و حائز اهميت برای دانش آموزان مخصوصاً در مناطقی كه اماكن گردشگری و تفريحی زيادی وجود ندارد، برمی شمرد و می گوید: «آموزش و پرورش و سازمان های مربوطه بايد با توجه به توانمندی های موجود در منطقه برنامه ريزی كنند تا بتوانند انگيزه های لازم برای حضور دانش آموزان در كلاس ها را به وجود آورند و از طرف ديگر محيطی امن برای بچه ها فراهم كنند تا والدين با اطمينان خاطر فرزندان خود را برای شركت در كلاس ها بر مبنای علايق و سليقه ها، ترغيب و تشويق نمايند.»
بازگشت به ابتدای صفحه
ارسال به دوستان
پیشنهاد سردبیر
ارسال نظر
ایمیل مستقیم: info@nesfejahan.net شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰