دریا قدرتی پور: طلاق گرفتن ترس دارد، برای یك زن سخت است وارد جامعه ای شود كه مشكلات بسیاری سر راه او قرار دارند. اما طلاق عاطفی نه در هیچ كجا ثبت می شود و نه مدركی برای آن وجود دارد. مثل زندگی آرزو كه شش ماه است ازدواج كرده اما به نوعی طلاق عاطفی گرفته است. می گوید: «اصلاً از زندگیم راضی نیستم. قبل از ازدواج عاشق هم بودیم اما حالا كه زیر یك سقف رفته ایم، انگار من برای او وجود ندارم؛ نه حرفی نه توجهی و نه حتی دعوایی. كسی كه برای رسیدن به من پاشنه در خانه ما را از جا درآورده بود، حالا كه زیر یك سقف با هم هستیم انگار نه انگار كه هستم. او فقط می خواست من را به دست آورد، اما حالا دیگر برای او جذابیتی ندارم. بین من و او دیگر هیچ احترامی نمانده است. خیلی دوستش دارم و نمی خواهم به هیچ عنوان تن به طلاق بدهم، چون می ترسم. از حرف های فامیل وحشت دارم، از وارد شدن به جامعه و روبه رو شدن با برخوردهای مردم در محیط‌ های كار و هر جای دیگر نگرانم. چون چنین مسائلی را به چشم خود در مورد كسانی كه طلاق گرفته اند، دیده ام و بخاطر همین است كه به این زندگی ادامه می دهم. من و همسرم دیگر برای هم نیستیم و از هم طلاق گرفته ایم اما نه به صورت قانونی بلكه به صورت عاطفی و پنهانی. سندی هم وجود ندارد كه این مسئله را ثابت كند. شاید برای جامعه ما كه طلاق زشت و مذموم است، اینطور زندگی كردن بهتر باشد.»

مثل آرزو زیادند. کسانی که طلاق را به عنوان یک تابو پذیرفته اند و ترجیح می دهند حالا بدون عشق زندگی کنند. بماند که در این میان بسیاری هم هستند که به علت های مختلف از جمله نداشتن تکیه گاه و یا به این خاطر که نمی توانند به تنهایی هزینه های زندگیشان را درآورند ترجیح می دهند که تن به طلاق عاطفی بدهند. این اتفاق باعث شده که در حال حاضر اكثر طلاق‌های عاطفی بخاطر ترس از مطلقه بودن ایجاد شود و خیلی ها رنج طلاق عاطفی را به جان می خرند، اما نمی خواهند با سنت هایی که پس از طلاق گریبانشان را می گیرد دست و پنجه نرم کنند.

محمود شریفی، آسیب شناس اجتماعی، این موارد را قطره ای می داند از یک دریا و معتقد است که باید برای آن راهکاری اندیشید. به نظر او آموزش و پرورش بهترین مکانی است که دانش آموزان می توانند در آنجا مهارت بیاموزند. این آسیب شناس تأکید می کند که نباید طلاق های عاطفی را كه بسیاری از خانواده‌ها با آن درگیر هستند نادیده گرفت: «بسیاری از خانواده ها مشكلات زندگی زناشویی را به دست گذر زمان می دهند كه به گفته خودشان بعداً درست می شود، بعداً با آمدن فرزند بهبود پیدا می كند، اما بی اهمیت جلوه دادن مشكلات و مسائل و موكول كردن آنها به گذشت زمان، می‌تواند سایه مشكلات را گسترده تر كند.»

در حال حاضر به گفته علیرضا یارقلی، مشاور خانواده، میزان طلاق عاطفی دو برابرطلاق رسمی است. آمار تكان دهنده ای كه مانند یك بمب ساعتی جامعه در حال گذار ما را تحت سلطه خودش قرار داده است.

برخی کارشناسان، تغییر سبک زندگی را عامل به وجود آمدن طلاق عاطفی بین زوج‌های ایرانی می‌دانند.آنها معتقدند عوامل مختلف دست به دست هم داده‌اند که زوجین از زندگی خود از نظر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی راضی نباشند.

در این میان اختلافات پدر و مادر وضعیت دردناکی برای فرزندانشان خواهد ساخت. کارشناسان تأکید می کنند با توجه به اثرات مخرب طلاق عاطفی بر روحیه زوجین و فرزندانشان لازم است زوجین پیش از ازدواج برای انتخاب یکدیگر از مشاوران مجرب کمک و راهنمایی گرفته و پس از آن هم در مسیر زندگی با تعامل و تفاهم راه‌های ناهموارشان را هموار کنند تا دچار نم کشیدن دیوارهای زندگی نشوند.