لادن ایرانمنش: ولع سیری ناپذیر کوه خوارها، پدیده کوهخواری را در سالهای اخیر به یک معضل زیست محیطی تبدیل کرده است اما آنطور که باید و شاید با این پدیده برخورد نمی شود.
کند و کاو در کوه ها چه بخاطر بهره اقتصادی باشد و یا جستجو برای یافتن معدن و یا دلایل دیگر به هیچ وجه قابل توصیف نیست و هر بار که بخشی از کوه خورده می شود، خراشی بر چهره محیط زیست وارد می شود. زخم هایی که طی دو دهه اخیر عمیق تر شده اند و گویا عزمی برای مرهم گذاشتن بر آنها نیست.
سال ٩٣ بود که برای نخستینبار واژه کوهخواری به ادبیات کشور اضافه شد. پیش از آن سالها بود که کوههای بسیاری آماج حمله بودند، ولی کسی از آنها سخن نمیگفت؛ نه از تکهتکه شدنشان صحبت میشد و نه برداشت از آنها برای کسی مهم بود. همان سال رئیس وقت سازمان امور اراضی کشور از کوهخواری به عنوان پدیدهای جدید نام برده و گفته بود که تغییر کاربری کوهها و تپهها در برنامه زمینخواران قرار گرفته است و در اطراف کلانشهرها دیده میشود که کوهها را به عرصههای مسکونی و دیگر کاربریها تبدیل میکنند. او همان زمان هشدار داد که تمام مناطق استانهای تهران، مازندران، گیلان، البرز، قزوین، گلستان و حاشیه شهرهای بزرگ مانند اصفهان، مشهد، شیراز و تبریز در معرض تهدید و تغییر کاربری زمینهای کشاورزی و پدیده کوهخواری قرار دارند.
بعد از انتقادات قباد افشار در زمینه کوه خواری هفت سال در سکوت گذشت تا اواخر دیماه سال گذشته بود که رئیس قوهقضاییه در شورای عالی حفظ حقوق بیتالمال بر قلعوقمع و تخریب بدون ملاحظه بناهایی که از سوی افراد عادی و برخی دستگاههای حکومتی و دولتی در حریم رودخانهها احداث میشوند، تأکید و دستورات لازم را صادر کرد.
پس از آن بود که گسترش دامنه کوه خواری نیز به عنوان نگرانی جدی فعالان محیط زیست مطرح شد، اما همچنان پیگیریهای آنها در این زمینه تا کنون راه به جایی نبرده است، شاید به این دلیل که کوه خواری ابعاد پیچیده ای دارد.
سال هاست میان مردم و مسئولان رقابتی درگرفته است. از یک سو، نهادهای مسئول به بهانه اجرای طرح های توسعه گردشگری، کوه ها را تراشیده اند و سازههای خود را ساخته اند و از سوی دیگر همانطور که مدیر انجمن دیده بان کوهستان می گوید، مردم یک منطقه و یا بخشی از باغ خود را به ویلا تبدیل می کنند یا در دل کوهستان ویلا می سازند؛ تب ویلاسازی و تصاحب زمین به دره های خوش آب و هوا در استان های کرمان، سمنان، چهارمحال و بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد و اصفهان نیز رسیده و در این استان ها شاهد توسعه باغات و ویلاها در دل کوهستان هایی هستیم که سرچشمه رودخانه های مهم کشور از جمله زاینده رود محسوب می شوند.
در چنین شرایطی، به گفته عباس محمدی، معمولاً هم قانون در نبرد با متخلفان و متصرفان بازنده است، چرا که قانون به مرحله اجرا نمی رسد! وقتی هم نهادهای نظارتی پای کار می آیند، با دریافت جریمه به پدیده کوه خواری جنبه قانونی میدهند. جریمهای که بسیار کمتر از آسیبی است که بر کوهستان وارد آمده است.
به گفته مدیر انجمن دیده بان کوهستان، مبارزه با کوه خواری، مستلزم عزم و اراده جدی و اجرای قانون است؛ به این خاطر که یکی از دلایلی که باعث شده مبارزه با کوه خواری به درستی انجام نشود، گستردگی این پدیده است، شاید توسط صدها هزار نفر در روستاهای کوهپایه ای کشور این عمل رخ دهد.
ما در حوزه محیط زیست و به طور مشخص منابع طبیعی با مسئله نبود اقتدار مواجهیم، به این مفهوم که قانون موجود است اما اعمال نمی شود. نشانگان این قضیه هم این است که در تمام دره های کشور، عده ای دامنه کوه را تصرف کرده و با کاشت چند نهال، تحت عنوان ایجاد باغ یا اراضی زراعی، دست به تصاحب کوه ها می زنند و یا به بهانه سکونت اجدادشان، حق و حقوقی را برای خود جعل می کنند؛ درحالی که اجداد آنها در دامنه های کوهستانی حق چرای دام داشته اند، نه حق ایجاد باغ و مزرعه! بی تردید مواردی از این دست، مقدمه تصاحب زمین و تبدیل آن به املاک شخصی است.
این معضلات باعث شده که کوه خواران هیچوقت سیر نشوند؛ کوه ها همچنان تراشیده شود و کوه خواران هر روز فربه شوند. در این میان به نظر می رسد که باید قوانین بازدارنده تری برای این معضل باشد چرا که اگر به همین منوال ادامه یابد چیزی از کوه های ایران نخواهد ماند.
بازگشت به ابتدای صفحه
ارسال به دوستان
پیشنهاد سردبیر
ارسال نظر
ایمیل مستقیم: info@nesfejahan.net شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰