مي‌گويد خوش‌شانس بوده که با اتوبوس به اهواز نرفته است. از دوستان هم‌خوابگاهي‌اش مي‌گويد که ده نفرشان دوستان صميمي‌اش در دوره آموزشي بوده‌اند و در سانحه سقوط مرگبار اتوبوس سربازان به دره، فوت شدند.

آرش اميدوار که عکس سلفي‌اش با سربازان پادگان 05 کرمان دست‌به‌دست مي‌چرخد و در شبکه‌هاي اجتماعي به‌طور گسترده پخش شده است، در گفتگو با «فرهيختگان» درباره اين عکس مي‌گويد: «وقتي از آموزشي ترخيص شديم و گوشي‌هايمان را جلوي در به ما دادند، در لحظه آخر قبل از خروج، با گوشي‌ام عکس سلفي را گرفتم. البته کساني که در تصوير ديده مي‌شوند، جز سه نفري که در آخر عکس هستند، بقيه خوشبختانه زنده مانده‌اند.»

آرش توضيح مي‌دهد: «من هم قرار بود با همان اتوبوس بروم، اما کار خيلي واجبي برايم پيش آمد که مجبور شدم به شيراز بروم تا از آنجا به لار پيش خانواده‌ام عزيمت کنم. در اتوبوس شيراز بودم که خبردار شدم اين اتفاق افتاده است.»

او درباره اتوبوس‌هايي که سربازها را از پادگان آموزشي 05 کرمان به اهواز بردند، مي‌گويد: «اتوبوس‌ها در اختيار تعاوني‌اي بودند که پادگان با آنها قرارداد دارد و نقل و انتقال‌هاي پادگان با اتوبوس‌هاي همان شرکت انجام مي‌شود. سربازها هم بيشترشان مي‌خواستند با اتوبوس پادگان بروند چون مسير طولاني بود و هزينه‌بر.»

آرش درباره نامه‌اي که از سربازان پادگان درباره رفتار فرمانده گروهان و گردان پخش شده است، مي‌گويد: «اين نامه صحت ندارد چون فرمانده گروهان و گردان با ما برخورد بدي نداشتند. همه ما افسر وظيفه بوديم و وقتي برخي سربازها رفتار نادرستي داشتند، فرمانده گروهان يا گردان مي‌گفتند شما تحصيلکرده هستيد و اين رفتار در شأن شما نيست اما هرگز برخورد بدي با ما صورت نگرفت.» اين سرباز به هم‌خدمتي‌هايش اشاره مي‌کند که در اين سانحه جانشان را از دست داده‌اند: «همه آنها با ما در يک آسايشگاه بودند. حداقل با ده نفرشان دوست صميمي بودم. بيشتر بچه‌ها خوشحال بودند که محل ادامه خدمتشان تقريباً نزديک به محل سکونتشان است. تصوير هم همين را نشان مي‌دهد که بچه‌ها خوشحال بودند.»

او همچنين مي‌گويد: «قبل از پايان دوره، شايعه شد که با توجه به ماه رمضان، بيست‌ و پنجم خرداد از آموزشي ترخيص مي‌شويم. بعد هم گفتند سي‌ام ترخيص مي‌شويم اما همان‌ موقع، هم فرمانده گروهان و هم فرمانده گردان اعلام کردند که ترخيص ما يکم تير است.»