مادربزرگی که ناگهان نقاش شد
کد خبر: ۳۵۱۹۵
تاریخ انتشار: ۰۸ خرداد ۱۳۹۶ - ۲۱:۴۹

مهر: «رأفت صراف» با اعداد و ارقام شناسنامه‌های کاغذی این روزها در حال سپری کردن ایام ۸۶سالگی است؛ اما اگر بخواهیم با شاخص‌های اندازه‌گیری جوانی سن و سالش را اندازه بگیریم باید بگوییم که او یکی از جوان‌ترین ۸۶ ساله‌های روی زمین است تا جایی که از دو سال پیش به شگفتی رنگ‌ها و معجزه‌ای به نام نقاشی در زندگی‌اش رسیده و این روزها نمایشگاه نقاشی‌هایش با نام «ناگهان ۸۴ سالگی»در گالری گلستان تهران در حال برگزاری است.

نگویید رفعت بگویید رأفت

«اسمشان رفعت نیست رأفت است. "ر، الف، همزه." مادر روی اسمش خیلی حساس است. دوست ندارد اسمش را اشتباه تلفظ کنیم. بار آخری که او را برده بودیم بیمارستان حتی در تب ۴۰درجه و اوج بی‌حالی هم به پرستاری که اسمش را اشتباه نوشته بود تذکر می‌داد به‌قدری که در پرونده‌اش زده بودند رأفت با الف و همزه(با خنده).»این مقدمه شروع گپ و گفتمان در خانه خانواده صراف بود در حالی که خانم صراف حتی در بستر بیماری و زیر دستگاه اکسیژن هم با ایما و اشاره نگران سرد شدن چای و پذیرایی نشدن مهمان‌ها بود.

همه چیز از یک آلرژی شروع شد

همه چیز از آلرژی مادر شروع می‌شود؛ حساسیت‌هایی که بودنشان آنقدر برای او آزار دهنده می‌شود که گذران اوقات را با وجود دست و پنجه نرم کردن با دیگر بیماری‌ها بیش از پیش سخت می‌کند. «آصفه» دختر بزرگ خانواده، گرافیست است و با دیدن شرایط مادر بیکار نمی‌نشیند و برای بهبود اوضاع مادر دست به کار می‌شود و با کمک رنگ‌آمیزی به سراغ مادر می‌رود تا جایی که به قول خود خانم صراف از یک جایی به بعد نقاشی برای مادرش نه صرفاً یک سرگرمی که حکم یک تراپی و روش درمانی را پیدا می‌کند تا جایی که میل خانم صراف به این کار به قدری زیاد می‌شود که حتی موقع بستری بودن در بیمارستان هم دست از نقاشی کردن و رنگ زدن نمی‌کشد: «تصمیم گرفتم برای اینکه حواس مادر را از بیماری‌اش پرت کنم برایش کاغذ و رنگ بگیرم در کارهای اولیه خودم برایشان طرح بزنم و مادر رنگ کند. مثلاً بود شب‌هایی که برای مادر طرح‌های اولیه را می‌کشیدم و می‌دیدم که مادر فردایش به من زنگ می‌زد و می‌گفت شش تا رنگ زرد و فلان رنگ سبز را بخر از آنجایی هم که مادر شب‌های نمی‌خوابند وقتی یک کار را به او می‌دادم بلند که می‌شدم می‌دیدم که کار را تمام کرده است و روز به روز شوقش برای انجام این کار بیشتر می‌شد».

رنگ زردی که پیدا نشد

اولین چیزی که در خانه رأفت صراف برایتان از نقاش بودن او حرف می‌زند میز پر از رنگی است که در کنار تخت مادربزرگ جا خوش کرده و روی آن پر است از خودکارهای رنگارنگ، از طیف رنگ‌های گوناگون از سبز پررنگ، کمرنگ و چمنی و چناری گرفته تا زرد طلایی و زرد قناری. رنگ‌های مختلفی که خانم صراف برای استفاده از هرکدامشان ساعت‌ها وقت می‌گذارد و برای ترکیب و انتخابش زمان صرف می‌کند.«یادم می‌آید که مادر برای پیدا کردن یک رنگ زرد تا مدت‌ها به من سفارش می‌داد که آن را برایش از بیرون تهیه کنم چند نمونه هم برایش خریدم ولی دست آخر به من گفت که هیچ کدام از این زردها آن زردی نبوده که او می‌خواسته است.(با خنده)»

حسرت می‌خورم چرا دیر فهمیدم

آصفه صراف می‌گوید همه نقاشی کشیدن‌های مادر و همه این اتفاقات بی‌مقدمه و ناگهانی بوده؛ اصلاً برای همین هم اسم نمایشگاه کارهای مادر را گذاشته‌اند«ناگهان۸۴سالگی». ۸۴ سالگی‌ای که حالا دو سال از آن می‌گذرد. سن و سالی که وقتی درباره شروع کار از آن می‌پرسیم،آصفه صراف، بغض را به جای نقطه در پایان همه جملاتش می‌گذارد و تحویلمان می‌دهد: «لباس‌های بچگی من را همیشه مادر می‌بافت. بافتنی‌های من همیشه بخاطر رنگ و گل بته‌ها و تناسباتی که داشت زبانزد بود. مادر فقط دو سال است که قلم به دست گرفته و من هر روزی که می‌گذرد به این فکر می‌کنم چرا اینقدر دیر متوجه استعداد مادر شدم و چرا اینقدر دیر کشفش کردم.»

الهام از خانه پدری در اصفهان

بعد از مدتی که دختر خانواده برای مادر طرح می‌زده و مادر با سلیقه و وسواس مخصوص به خودش شروع به رنگ‌آمیزی کارها می‌کرده است، رفته رفته خودش برای نقاشی کردن دست به کار می‌شود. نقاشی‌هایی که اگر نگاهی به آنها بیاندازید می‌بینید که ریشه همه این رنگ‌ها و قاب‌های خوشحال را می‌توان در کودکی و خانه پدری رأفت صراف در اصفهان پیدا کرد؛ نقاشی‌هایی که نشان از یک خانه قدیمی و سنتی در اصفهان دارد. جایی که خانه پدری خانم صراف بوده است و به محضی که از آن یاد می‌شود دخترِخانم صراف به حرف می‌آید و از نگرانی این روزهایش درباره خانه کودکی‌ مادرش حرف می‌زند: «۳۵ سال است که خانه ما در میراث فرهنگی به ثبت رسیده است ولی خب بخاطر مشکلات در تأمین بودجه کار چندان زیادی برای مرمت خانه صورت نگرفته است خانه‌ای که همه تصویرسازی‌ها مادر از آن الهام گرفته شده است و حالا تبدیل به یک محل متروکه شده؛ برای همین دلمان می‌خواهد که باز شرایطی شکل بگیرد تا این خانه از نو بازسازی شود.»


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو
آخرین اخبار