عصر بيست و هشتم مرداد 94 به کلانتري مرزداران خبر رسيد جدال دو پسر موتورسوار با راننده يک پرايد به نام سهيل بالا گرفته و اين دعوا منجر به آسيب ديدگي شديد چشم هاي راننده پرايد شده است. سهيل به بيمارستان منتقل شد و دو پسر موتورسوار بازداشت شدند.يکي از آنها به نام «عظيم» گفت: «من و دوستم "شهرام" سوار بر موتور بوديم که راننده پرايد با سرعت از فرعي به خيابان اصلي پيچيد. نزديک بود کنترل موتور را از دست بدهيم و زمين بيافتيم که به راننده پرايد اعتراض کرديم و دعوا شروع شد. چون دعوا بالا گرفته بود من چند مشت با صورت راننده پرايد زدم.اما فکر نمي کردم ضربه کاري باشد.»

وقتي چند ساعت بعد از بيمارستان خبر رسيد چشم چپ«سهيل» راننده پرايد، بخاطر شدت ضربه مشتي که به آن وارد شده تخليه شده و چشم راست وي نيز به شدت آسيب ديده است عليه عظيم کيفرخواست صادر شد.

به اين ترتيب پسر جوان پاي ميز محاکمه ايستاد. در ابتداي اين جلسه سهيل گفت: «پسر خردسالم را از مدرسه برداشتم و مي خواستم به خانه بروم که دو پسر موتور سوار با ويراژ دادن جلوي ماشينم پيچيدند. آنها بخاطر اينکه از خيابان فرعي به اصلي پيچيده بودم به من اعتراض کردند که با هم درگير شديم. آنها مقابل چشمان پسر خردسالم با مشت و لگد به جانم افتادند. يکي از آنها با مشت ضربه اي به چشم چپم زد که موجب تخليه آن شد. چشم راستم هم آسيب ديد و حالا بينايي کامل ندارم.من براي عظيم تقاضاي قصاص هر دو چشم را دارم.»

عظيم وقتي در جايگاه ويژه ايستاد گفت: «باور کنيد فکر نمي کردم ضربه اي که به صورت راننده پرايد زدم موجب نابينايي او شود. من پشيمانم و تقاضاي بخشش دارم.»

در پايان اين جلسه هيئت قضائي وارد شور شد و پرونده سهيل را به پزشکي قانوني فرستاد تا کارشناسان پس از بررسي کامل اعلام کنند آسيب ديدگي چشم راست سهيل بخاطر دعوا و ضربه وارد شده به آن رخ داده و يا نابينا شدن چشم چپ وي موجب کم بينايي چشم ديگر شده است.پس از اعلام نظر کارشناسان پزشکي قانوني قضات دادگاه درباره حکم اين پرونده اظهار نظر مي کنند.