در حالي که برخي کارشناسان از آينده اي خطرناک و مبهم براي بخش مسکن سخن مي‌گويند اما برخي کارشناسان نيز اعتقاد دارند که بايد اجازه داد بازار به تدريج ثبات در عرضه و تقاضاي مسکن را تجربه کند.در طول بيش از چهار سالي که از رکود مسکن مي گذرد، يکي از موضوعاتي که اين بازار با آن روبه رو بوده است، پيش بيني هاي متعدد، غيرحرفه اي و بعضاً آميخته با تمايلات دروني کارشناسان بود که همواره در دو جبهه مقابل ادامه رکود و آغاز رونق با يکديگر در رقابت بودند.

پيش بيني هاي غير علمي

محمد سلطاني، کارشناس ارشد برنامه ريزي مسکن درباره علت شکست بسياري از پيش بيني هاي بازار مسکن در چند سال گذشته، اظهار داشت: علت عدم تحقق بسياري از پيش بيني هايي که به اصطلاح کارشناسان اقتصاد مسکن در سال هاي گذشته ارائه داده بودند و حال در زماني که آنها گفته بودند، با هيچگونه تغييري در وضعيت سابق، در حال ادامه همان راه هستيم اين است که اين پيش بيني ها يا قائم به تجارب سابق بازار مسکن بود يا وابسته به آمار و ارقام اعلامي دستگاه هاي ارائه دهنده آمار اجتماعي ـ اقتصادي مانند مرکز آمار و بانک مرکزي.

وي ادامه داد: آنهايي که بر اساس تجارب دوره هاي رکود و رونق گذشته، مدعي اتمام يا امتداد دوره رکود فعلي بازار مسکن بودند، هرگز متوجه اين قضيه نبودند که هر دوره را بايد در شرايط همان زماني بررسي کرد؛ ضمن اينکه اگرچه مسکن قرار است به عنوان يکي از اجزاي اقتصاد خرد بررسي شود، اما کاملاً در شرايط کلان اقتصادي کشور هضم شده و تأثيرات فراواني از رکود ساير بخش هاي اقتصادي مي پذيرد. اين کارشناس برنامه ريزي مسکن افزود: از سوي ديگر آنهايي هم که بر اساس صرفاً آمارهاي اعلامي اقدام به پيش بيني بازار مسکن مي کردند نيز شرايط اجتماعي و فرهنگي کشور را در نظر نمي گرفتند و درنتيجه پيش بيني هايشان از بازار مسکن کاملاً يک طرفه بود که شکست اين پيش بيني ها در حال حاضر و در پايان دوره زماني اعلام شده از سوي اين کارشناسان، کاملاً نمايان شده است.

اثر تغيير سبک زندگي بر شکست پيش بيني هاي بازار مسکن

سيدمهدي معتمدي،جامعه شناس نيز معتقد است مسکن به عنوان يک پديده اجتماعي «زنده» و پويا بايد در نظر گرفته شود نه يک کالاي خشک و بي روح اقتصادي که با چند ضرب و تقسيم و حساب و کتاب به اين نتيجه رسيد که مسکن در يک دوره زماني مشخص از رکود خارج مي شود يا خير.

اين مدرس دانشگاه با بيان اينکه مسکن با پديده هايي چون ازدواج و حتي طلاق، افزايش يا کاهش جمعيت، تغييرات نرخ رشد جمعيتي، تغييرات آماري در تعداد اعضاي خانوارها، رشد افقي يا عمودي بعد خانوارها، تغييرات سبک زندگي مردم، تغيير ديدگاه مردم به مسکن به عنوان سکونتگاه موقت يک نفره و دو نفره يا محل زندگي خانوادگي طولاني مدت و ... گره خورده، اظهار داشت: به هيچ عنوان نمي توان بازار مسکن را بدون در نظر گرفتن اين چارچوب ها پيش بيني کرد. برخي مي گفتند بازار مسکن به قدرت خريد خانوارها وابسته است و چون در حال حاضر قدرت خريد مسکن خانوارها پايين است، بايد سقف تسهيلات مسکن افزايش يابد؛ در حالي که ديديم به رغم افزايش پنج برابري سقف تسهيلات مسکن نسبت به دوره هاي رونق سابق، مردم تمايلي به خريد مسکن از خود نشان ندادند؛ در حالي که همين خانواده ها خريد خودروهاي خاص که در جامعه رشک برانگيز باشد را در اولويت برنامه هاي خود قرار مي دهند. حتي خانواده هايي هم که جزو اقشار متوسط هستند نيز برايشان خريد خودروهاي گرانقيمت در درجه اهميت بالاتري از مسکن قرار دارد و بسيار ديده شده که تمام توان اقتصادي خود را براي خريد خودروهايي هم قيمت با واحد مسکوني هم شأن زندگي خود مصروف داشته اند.