نصف جهان: اين يادداشت کوتاه همکارمان رضا بروني در تهران است که برايمان ارسال شده و از صحبت هاي امير قلعه نويي در پايان برخي کنفرانس ها انتقاد شده است. اين يادداشت را با هم مي خوانيم:

اي‌کاش صداوسيماي مان مصاحبه‌هاي بعد از بازي، مربيان ليگ‌هاي فوتبال خارجي را هم پخش مي‌کرد تا ببينيم آيا آنان هم علت عدم توقيفشان را شانس مي‌دانند يا نبود و کمبود مهارت بازيکنان و هدايت نادرست تيم.

چند روز پيش سرمربي محترمي که کلي عنوان دارد و لقب دهان‌پرکني چون ژنرال، پس از پايان ديدار ذوب‌آهن- سايپا در ليگ برتر کشور، علت ناکامي تيمش را دو عامل مهم، يعني بدشانسي و کم‌شانسي عنوان کرد و گفت: «بدشانسيم که توپ‌هايمان گل نمي‌شود و کم‌شانسيم که هر توپي روي دروازه مي‌آيد گل مي‌شود.»

در واقع اگر شانس اينقدر مهم است، بهتر نيست به جاي درآمدهاي ميلياردي و مربيگري فوتبال و پرداختن به اين بازي پرطرفدار به خريد و فروش «لپ‌لپ» مي‌پرداختيم که دلخوش کنکي هم در آن پيدا مي‌شود. از طرفي اما يادمان نمي‌رود ديگر مصاحبه‌هاي ايشان که در زمان برد مي‌فرمودند: با تغييري که در تيم ايجاد کرديم موفق شديم. در حالي که در زمان باخت، بسيار بهانه مي‌آورد از جمله اين عبارت معروف که «روي بدشانسي، روي اتفاق، روي يک کاشته و روي...» گل خورديم که ديگر کليشه شده است.

عزيزان بايد بدانيد که مردم چشم و گوش دارند، بازي‌ها را مي‌بينند، هر يک خود کارشناسند، مصاحبه‌ها را مي‌شنوند و وقتي بازيکني از دو قدمي دروازه، توپ را به آسمان مي‌فرستد و برعکس هنگامي که بازيکن ديگري در دشوارترين موقعيت، توپ را به درون دروازه، شانس چه جايگاهي دارد.در واقع بايد پرسيد: اين مهارت است يا شانس؟!

باور کنيد هيچ دروازه‌باني، شانسي گل نمي‌خورد و هيچ توپي هم شانسي وارد دروازه نمي‌شود. در فوتبال 11 بازيکن در زمين هستند نه 13 نفر، نه بدشانسي و نه کم‌شانسي! تا نظر فوتبال‌شناسان چه باشد.

روزنامه نصف جهان چندي پيش در مطلبي که حضور مشاور رسانه اي در تيم ذوب آهن را به چالش کشيده بود اين هشدار را داده بود که با توجه به برخي ادبيات امير قلعه نويي کاملاً مشخص است که او از مشاوران رسانه اي هيچ بهره اي نمي برد و اين عنوان فقط تبديل شده به عقد قرارداد براي عده اي در طول هر فصل.