نوکیسگی عطش می‌آورد؛
کد خبر: ۵۷۵۵۱
تاریخ انتشار: ۲۰ آبان ۱۳۹۶ - ۱۶:۴۵

«این کیفی که دست منه ده میلیون قیمتشه؛ بوی چرمش رو حس می‌کنی؟ چرا گوشی 15 میلیونی نخرم؟ 15 میلیون که دیگه چیزی نیست. به‌جاش یک گوشی‌ای میاد دستم که می‌تونه چند ماه سرگرمم کنه.»

حدوداً 30 ساله، مشتری ثابت و طبعاً از تازه‌پولدارهایی که نمی‌دانند با پول‌هایش چه‌کار باید کند تا از دیگران متمایز شوند. بیشتر از یک هفته است که آیفون ایکس به بازار آمده و در کنار اینکه ابزاری جدید برای مطرح‌کردن ثروت نوکیسه‌ها شده، با قیمت نجومی‌اش صدای خیلی‌ها را درآورده است. موبایلی که هزینه‌اش در روزهای اول برابر با حقوق یکسال یک کارگر بود؛ ۱۶ میلیون تومان!

«آیفون بار اولش نیست که گوشی با قیمت بالا معرفی می‌کنه و دو روز بعد قیمتش خیلی میاد پایین؛ ولی دوست دارم جزو اولین نفرایی باشم که گوشی جدید می‌گیرم دستم؛ 15 میلیون با هشت میلیون فرقی نداره که.» میل به «اولین» بودن برای کسی که با گوشی 15 میلیونی برای خودش شان اجتماعی می‌خرد. گروهی که مشخص نیست چقدر رفتارشان در شرایط فعلی جامعه ما نرمال است؟ نوعی مصرف‌گرایی لوکس که تا حد زیادی به تضاد طبقاتی دامن می‌زند و طبقه پایین‌تر تمام تلاشش را می‌کند تا به داشته های طبقه‌های بالاتر دست پیدا کند. جایی که اشیاء اهمیتی نمادین پیدا می‌کنند و افراد با همراه کردن آنها با خود سعی در دیده شدن دارند.

بیشتر از یک‌هفته‌ می‌شود که آیفون ایکس در بازارهای داخلی قیمت خورده و به لیست فروش راسته‌های موبایل فروشی اضافه شده است. موبایلی که در ابتدا با قیمت‌های حدوداً 17 و 23 میلیون تومان اعلام شد و در کمتر از چهار روز به هفت میلیون تومان و کمتر رسید و قطعاً پایین‌تر هم می‌آید.

در این میان اما گروه‌هایی هستند که بی‌توجه به تفاوت زیاد قیمت آن، میل به اولین نفر بودن دارند و حاضرند با هر قیمتی آن را بخرند و به هر طریقی که هست با آن کالا هویت کسب کنند. هرچند این موارد تنها مربوط به آیفون ایکس نمی‌شود و مصداق آن را هر روزه در بسیاری از کالاهای گرانقیمت می‌بینیم.

اسکناس‌هایی که احترام می‌آورد

اسم آیفون10 که می‌آید، مغازه‌دارها از جایشان بلند شده و به‌سرعت مشتری‌مدار می‌شوند؛ ظاهراً پول و جایگاه مشتری‌شان احترام می آورد. فروشنده مارک و مدل و تمایز را می شناسد و برای مشتری براساس داشته هایش احترام قائل می‌شود. قیمت‌ها در این بازار بالا و پایین زیاد دارد و از هفت تا ده میلیون متفاوت است. از حدود ده مغازه‌ای که آیفون10 می‌فروشند هر کدام یک یا دوتا فروش داشته‌اند و مشتری‌ها یا ثابت بوده‌اند یا بسیار پولدار.

«قیمت دستته شما؟ هر قیمتی داری به من بگو من 400 تومن پایین‌تر برای شما حساب می‌کنم. هر دو رنگ هم داریم؛ مونتاژشم تو آمریکاس. همه مشتریای آیفون خاصن؛ آدم معمولی که نمی‌تونه اینهمه پول بده. به‌هرحال کلاس پولدارا یه‌جوریه که باید پول بالای این گوشی‌ها بدن. شما هر قیمتی بگی من همون رو تقدیم می‌کنم.» گوینده، مغازه‌داری است که ادعا می کند تمام مشتری‌هایش خاص و ثابت هستند.

تعدادی از مغازه‌ها هم قبل از ورود آیفون 10، پیش‌فروش داشته‌اند و مشتری‌هایی که برای این اولین بودن هرکاری می‌کنند تا نفر اول صفی باشند که با پولی که دارند و کالایی که تملک می کنند، شناخته شوند.

مانور تجمل و رفاه در شبکه‌های اجتماعی از صفحه بچه پولدارهای تهران آغاز شد؛ گروهی که از مهمانی‌ها، ماشین‌های لوکس، لباس‌ها و اقلام میلیونی دیگر‌شان عکس می‌گرفتند و آن را به اشتراک می‌گذاشتند. مانوری که به‌دنبال آن چند دسته را به‌همراه داشت. گروهی که با آنها همراه می‌شدند و از آنها بودند، گروهی که به هر طریقی می‌خواستند شبیه آنها شوند و گروهی که آنها را نقد می‌کردند.

موبایلم باید مثل همکارهای بالاتر از خودم باشد

پسر بیست و پنج شش ساله‌ای که به قول خودش کارمند ساده یک شرکت لاکچری است و تفریحش پرسه زدن در این پاساژهاست می گوید: «هر گوشی جدیدی که بیاد ته و توش رو درمیارم و می‌خرم. موبایلی نیست که تو بازار بیاد و از زیر دست من رد نشه. نه که فکر کنین پولم از پارو می‌ره بالا، نه! یک کارمندم با حقوقی که همه کارمندها می‌گیرن ولی برام مهمه لباس و موبایلی که دارم مثل بقیه همکارای بالاتر از خودم باشه. هر چند خیلی وقت‌ها سخت می‌شه و به بی‌پولی می‌خورم ولی گوشی‌های قبلیم رو می‌فروشم تا بتونم بهترش رو بخرم؛ الان هم اومدم اینجا که آیفون10 بخرم و بتونم جزو همون همکارام باشم که آیفون دارن.»

این مصداقی از گروهی است که درگیر مانور تجملات طبقات بالاتر شده و به هر سختی‌ای که هست می‌خواهد خودش را با آنها همانند کند. به گفته یک جامعه‌شناس، یکی از دلایلی که خشونت عریان و ضرب و جرح در خیابان‌های شهرهای بزرگ اینچنین فراگیر شده، نابرابری دهشتناکی است که در عرصه عمومی به چشم می‌خورد. شکم‌های گرسنه از یک طرف و مانور ماشین‌های میلیاردی از سوی دیگر، بیغوله‌ها و حاشیه‌های مصیبت‌زده در پایین و قصرها و برج‌ها در بالای شهر، لذت و خنده و مصرف در یکسو و کار و زحمت و انگ در دیگر سو، همه باعث خشم انباشته‌ای است که در خشونت خیابانی و خانگی چه بر خود (خودکشی) و چه بر دیگری (همسر و کودک آزاری و ...) بازنمایی می‌شود.


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو
آخرین اخبار