کد خبر: ۸۵۶۳۹
تاریخ انتشار: ۱۶ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۵:۰۴

سه ماه بود حقوق نگرفته بود.

از هر کسی فکرش را می کرد قرض گرفته بود.دیگر برایش راهی نمانده بود.حتی نتوانسته بود یک شب غذای مناسبی برای افطار تهیه کند.

این راه آخرش بود.

صندوق صدقه را با تردستی باز کرد. لابلای اسکناسها کاغذ مچاله شده ای دید. بازش کرد. دستخط کودکانه آشنایی دید:

"من خیلی دوس دارم به فغیرها کمک کنم ولی بابام میگه پول ندارم چون سه ماهه حغوغ نگرفتم. عوزش برای بچه های فغیر این نقاشی رو کشیدم."

برچسب ها: داستانک ، صدقه ، نقاشی ،
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو
آخرین اخبار