حمله سايت اصولگرا به رمان پرفروش بازار کتاب ايران
نصف جهان: اگر تا امروز رمان «ملت عشق» اثر «اليف شافاک» را نخوانده ايد، حتماً در جريان فروش بسيار بالاي آن در بازار کتاب ايران هستيد. شافاک نويسنده ترک تبار، اين کتاب را بر اساس داستان شمس و مولانا نوشته که خوانندگان زيادي در ايران پيدا کرده جوري که حتي کساني که معمولاً کاري به حوزه کتاب و کتابخواني هم ندارند، اما اين رمان را مطالعه کرده اند. حالا يک سايت اصولگرا، حمله تندي به اين کتاب و نويسنده اش کرده و ضمن اينکه اليف شافاک را فردي داراي انحرافات اخلاقي معرفي کرده، «ملت عشق» را نيز هم پاي «آيات شيطاني» سلمان رشدي و برآمده از همين صفات او دانسته است. پايگاه اطلاع رساني «سينما پرس» از وزارت ارشاد هم انتقاد کرده که چرا اجازه چاپ اين اثر را داده است.
«سينما پرس» نوشته: «در يکي دو سال اخير، رماني با عنوان «ملت عشق» (با نام اصلي «40 قاعده عشق»)، نوشته نويسنده زن ترکيهاي تبار، اليف شافاک، که برداشتي آزاد از داستان شمس و مولانا در ترکيب با داستان يک زن امروزي است، با ترجمههاي مختلف به چاپهاي بالاي 50 رسيده است. نکته جالب اينجاست که اليف شافاک، که در کشور خود ترکيه، نويسنده چندان محبوبي نيست (و حتي بين اقشاري از ملت ترکيه، نامحبوب هم هست) آنچنان بازار پررونقي در ايران پيدا کرده که تقريباً همه رمانهاي او به فارسي ترجمه شده است. اما نگاهي گذرا به جهان داستانهاي شافاک، به خوبي نشان مي دهد که اين نويسنده دوتابعيتي، جهان-وطن، لائيک و صراحتاً ضددين، نه صرفاً يک نويسنده، که يک «پروژه» سياسي-فرهنگي است و همين مسئله، مجموعه عواملي را که دست در دست هم، به رونق عجيب آثار او در ايران، کمک کردهاند، مشکوک مي سازد... اين در حالي است که رمان «حرامزاده استانبول» اين نويسنده، که قبلاً با نام «ناپاکزاده استانبول» در ايران منتشر شده بود، بار ديگر و توسط يک ناشر ديگر و به قلم مترجمي ديگر، با عنوان «شرم» به بازار آمد... عنوان دومي که براي ترجمه کتاب شافاک، انتخاب شده، يعني عنوان «شرم»، اهل فن و آگاهان حوزه کتاب و ادبيات را به ياد اثر معروفي از يک نويسنده دوتابعيتي ديگر (باز هم مقيم لندن) مي اندازد که در دهه 1980، تبديل به بدنامترين رماننويس تاريخ در بين مسلمانان جهان شد. منظور، رمان «شرم» سلمان رشدي، نويسنده هنديتبار بريتانيايي است که خالق کتاب ضاله «آيات شيطاني» هم هست.
اما شباهتها ميان «پروژه» سلمان رشدي و «پروژه» اليف شافاک، بسيار بيش از تعلق تباري و ريشهاي آن دو به يک جامعه مسلمان (يکي جامعه مسلمانان هند و ديگري ترکيه)، سکونت و استقرار هر دو در لندن (به عنوان پايتخت نويسندگان جهانوطن و خداناباورگريزان از ريشه و تبار خود)، نفرت نه چندان پنهان هر دو از جوامع اسلامي که به آن تعلق دارند و پشتيباني همهجانبه مالي و رسانهاي و تبليغاتي و بررسي اين شباهتها بايد در مجالي مستقل و به صورت تفصيلي از سوي اهل فن صورت گيرد. [اگر] علاقهمندي و انگيزههاي او براي پرداختن به داستان مولانا و شمس تبريزي را در پازل آثار پيشين، وجوه شخصيتي و گرايشهاي جنسي و انحرافات اخلاقي شخصي او قرار دهيم، آنگاه هم نيت پشت نوشتن «ملت عشق» و هم روايت شافاک از داستان شمس و مولوي قابلتأمل مي شود.»
بازگشت به ابتدای صفحه
ارسال به دوستان
پیشنهاد سردبیر
ارسال نظر
ایمیل مستقیم: info@nesfejahan.net شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰