هم افزايي؛ حلقه مفقوده مديريت بحران
کد خبر: ۱۶۳۵۳۸
تاریخ انتشار: ۲۴ اسفند ۱۳۹۸ - ۱۸:۵۹

ایرج ناظمی: طنازی همیشگی مردم اصفهان پایان ندارد. شاید به خاطر همین روحیه است که افراد درگیر با کرونا در این شهر به سه دسته تقسیم شده اند: گروهی که مبتلا هستند، گروهی که به باور خطرناکی این بیماری رسیده و خانه نشین شده اند و گروه کثیری که این اپیدمی وحشتناک را به سخره گرفته اند و بدون ترس و واهمه در کوچه و خیابان پرسه می زنند.

شاید همین گروه سوم هستند که مشکل رفع این بیماری را تا حدود زیادی غیر ممکن کرده اند. اما در مقابل آن، مسئولین استان برای تشویق مردم به قرنطینه پیشگیرانه به چه کاری مشغولند؟

متاسفانه و بر اساس آنچه به چشم می آید مدیران ارشد استان هنوز نتوانسته اند آن طور که باید و شاید یاری مردم را با خود همراه نموده و مانع از رشد روز افزون مبتلایان شوند. دلیل آن هم آماری است که هر روز منتشر می شود و این استان را از وضعیت زرد و قرمز و بحران عبور داده و اندک اندک به عنوان کانون کرونا معرفی می کند.

ظاهرا ستاد استانی پیشگیری و مقابله با کرونا در اصفهان به مدیریت مقام ارشد استان فعال است و هر روز هم جلسه تشکیل می دهد. جلساتی که البته معلوم نیست چرا خروجی آن بسیار ناچیز بوده و چندان مشهود و موثر نیست.

شاید عمده دلیل عدم موفقیت این ستاد در آن باشد که هنوز نتوانسته است همگرایی خاصی را در استان ایجاد نموده و با هم افزایی تمام پتانسیل های موجود به قلب دشمن جاری در کوچه پس کوچه ها بزند.

شاید مدیریت استان و اعضای حاضر در این ستاد با موضوع جاری هم به مثابه سایر موارد اداری برخورد نموده و فکر می کنند از دور هم نشستن و حرف زدن و مصوبه دادن، می توانند ویروس زبان نفهم را هم اسیر بروکراسی اداری نموده و تسلیم کنند.

در اصفهان وقتی هوا آلوده است مسئولین استان چشم انتظار باد می شوند تا وزیدن آغاز نموده و مشکل را حل کند. یا وقتی با کمبود آب مواجه می شویم سرها به سوی آسمان می رود تا بلکه باران ببارد و خشکی بر طرف شود. معلوم نیست در شرایط فعلی چشم و نگاه مدیران ارشد اصفهان به کدام سو می چرخد تا بلکه فرجی حاصل شود؟ غافل از آن که وضعیت بحرانی حاضر بیشتر از پشت میز نشستن و حرف زدن، به مدیریتی جهادی نیاز دارد تا عامل اصلی نشر بیماری که همانا حلقه ارتباطات مردمی است، قطع شده و مشکل بر طرف شود.

اصفهان در حال حاضر نزدیک به چهل نفر نیروی پارلمانی دارد که متعلق به مجلس دهم و یازدهم هستند. این چهل نفر، اگر توسط مدیریت ارشد استان بسیج می شدند، هر یک می توانستند در یک گوشه شهر همچون بلندگوی ستاد کرونا مردم را به خانه نشینی تشویق کنند. این جماعت را می شد با جمع کردن به دور یک میز بر آن داشت تا راه بیفتند و برای نجات اصفهان سینه چاک بدهند. متاسفانه تا کنون تنها اقدام نه چندان موثر وکلای مردم اصفهان در مجلس شورای اسلامی، ارسال نامه «تمنا»ی حمید رضا فولادگر به رییس جمهور است تا بلکه رییس دولت، اعتبارات و اختیارات بیشتری به استاندار اصفهان بدهد. حال آن که هم افزایی در بین مجموعه فعالان و کانون های موثر در استان نیاز به مجوز و مصوبه دولت ندارد.

کافی بود تا استاندار اصفهان از تمام نمایندگان پارلمان نشین بخواهد که مردم را به خانه نشینی تشویق کنند. همین موضوع را هم به ائمه جمعه و جماعات استان گفته و از آنان می خواست که در این مسیر، زبان رسای مسئولین و محرک مردم در مقابله با بیماری جاری شوند و به صورت موثر و مستمر هشدارهای شان را از طلوع تا غروب تکرار کنند.

وقتی چاره کار در خانه نشینی مردم است و تخطی از آن معظل عمومی است، پس چه بهتر از این که تمام پتانسیل استان در این زمینه همگرا و هم افزا شده و پشتیبان هم قلمداد شوند.

در وجه دیگر و به صورت روزانه، حجم انبوهی از پیامک های ادارات و سازمان های استان به تلفن همراه مردم روانه می شوند و حکایت از آن دارند که مثلا آقای رییس ارشد اداره، فلان و بهمان کرده و چنین و چنان گفته است. حال آن که مدیریت استان می توانست به تمام مجامع زیر مجموعه خود تکلیف کند که انبوه پیامک ها را به سوی هشدار پیرامون پیامدهای ناگوار بی توجهی به خطرات کرونا سوق دهند تا آنان که همچنان این اپیدمی را باور ندارند، در اثر تکرار موضوع، احساس خطر کنند.

آیا چنین موضوعی نیاز به مجوز رییس دولت دارد؟

تداوم ناتوانی مدیریت استان در استفاده از ظرفیت اطلاع رسانی موجود را می توان حتی به استفاده از تاکسی ها و اتوبوس ها و خودروهای دولتی هم سوق داد. چه بسا می شد آنها را مکلف نمود که با نصب تراکت ها و پوسترهای هشدار آمیز، مردم حاضر در خیابان ها را هوشیار کنند.

از سوی دیگر شهرداری اصفهان نیز که در هر زمینه و به هر مناسبتی شهر را آکنده از پارچه های تبلیغاتی می کند، متاسفانه ظرفیت اطلاع رسانی خود را مشاع نکرد تا حداقل نقش بارزتری در انجام رسالت فطری خود داشته باشد.

رسانه های این نهاد عمومی که با ارتزاق غیر مستقیم از جیب مردم، در هر مناسبتی خود را به رخ دیگر نشریات مکتوب و مجازی می کشند، علاوه بر قرنطینه،  ظاهرا در کما هم فرو رفته اند تا مبادا رنجی از این دوران متوجه شان شود و مدیر تمام آنها که از قضا شهردار اصفهان هم هست، اوج هنرش به درخت کاری در حیاط بیمارستان خورشید خلاصه می شود. غافل از آن که یک راس جبهه مقابله با کرونا، باید سکان دار این شهر باشد و حضور موثر او در عمق بحران، می تواند شورای شهری که اعضای آن، تدبیر خاصی را تکلیف نکرده اند، به میدان بیاورد و بسیج کند.

استفاده از ظرفیت شورای اسلامی شهرها و ارتباط گسترده اعضای آن با مردم و کانون های اخذ رای نیز از جمله دیگر غفلت های استاندار اصفهان در افزایش پتانسیل جبهه مقابله با کروناست. این جمع گسترده اگر فراخوانده و توجیه می شدند، می توانستند برای روشنگری اذهان عمومی و نشر پیام های هشدار دهنده نقش بارزی بر عده بگیرند.

مگر نه این که قرار است از این پس ستاد کل نیروزهای مسلح به میدان بیاید و روال خلوت کردن فروشگاه‌ها، خیابان‌ها و جاده‌ها را در پیش بگیرد؟ آیا بهتر نبود مدیریت ارشد استان با هم افزایی ظرفیت های گفته شده و استفاده از پتانسیل بالفعل و بالقوه موجود، الگویی موثر از مدیریت جهادی را به کشور عرضه می کرد؟

بسیج نیروها و تمام اقدامات مذکور مواردی است که تنها نیاز به یک جلسه ستاد مقابله با کرونا داشت. یک بار و یک روز باید می نشستند و تمام این موارد را ردیف نموده و به قلب میدان می زدند. واقعا چه معنی دارد که هر روز می نشینند و حرف می زنند تا عاقبت، آماری که از مبتلایان منتشر می شود، واقعیتی دیگر را نشان بدهد؟

متاسفانه مدیریت ستاد کرونای اصفهان چنان در حرف و جلسه چنبره زده است که تازه برای خود سخنگو انتخاب کرده است! این ستاد سخنگو برای چه می خواهد؟ کارکرد سخنگو به جز برای اطلاع رسانی و نشر اخبار در رسانه هاست؟ آیا اصلا استانداری اصفهان تا کنون ارتباط مختصری با رسانه ها داشته است؟ آیا شخص مقام ارشد استان از خود پرسیده است که باید در وهله اول رسانه های استان را با خود و با ستاد تحت امر خود همراه می کرد تا پیام های خبری و اطلاعیه های عمومی به نحوی مناسب و موثر باز نشر داده شوند؟ آیا استاندار اصفهان نمی داند که با بسیج رسانه های استان و برای اطلاع رسانی در زمینه عواقب مسامحه با کرونا می توانست راه چند ماهه را طی یک شب طی کند؟

ده روزنامه و چندین و چند خبرگزاری و پایگاه خبری و هفته نامه و ماهنامه، ظرفیت موثری است که در کمال تاسف تاکنون در مدیریت بحران اصفهان نادیده گرفته شده و هر روز که می گذرد، عواقب عدم استفاده از آنها بیش از پیش نمایان می شود. شاید همین رسانه های استان که هر یک دارای فعالیت گسترده در شبکه های مجازی بوده و از توان اطلاع رسانی زاید الوصفی به شهروندان برخوردارند، اگر در همان ابتدای تشکیل ستاد مقابله با کرونا به همراهی فراخوانده می شدند، نتایج ملموس آن، امروز به عنوان توانمندی قابل توجه مدیریت استان قلمداد می شد.

عدم استفاده از پتانسیل کانون های فرهنگی هنری مساجد استان که در تعداد و پراکندگی گسترده، ارتباط نزدیک و مطلوبی با اقشار مختلف مردم دارند نیز از جمله غفلت های بزرگ این ایام به شمار می رود. چه بسا با استفاده از ظرفیت اعضای چندین و چند هزار نفری آنان به همراه پایگاههای مقاومت بسیج، می شد چنان کرد که جهانیان از توان نصف جهان شگفت زده شوند.

ولی افسوس! افسوس که تمام این موارد نادیده انگاشته شد تا اصفهان با عبور از مرز بحران به کانونی تبدیل شود که با افزایش آمار اسفناک و زجرآور شیوع کرونا، هر روز بیشتر از روز قبل در چنبره غم و اندوه نمایان شدن حجله های عزا بر سر هر کوی و معبر فرو رود.

نمی دانم آیندگان در مورد نوع عملکرد این ایام مدیران استان چگونه قضاوت خواهد کرد ولی در دیاری که با انبوهی از ظرفیت های عمومی و مردمی همراه است، می شد نه تنها در کسری از زمان سپری شده، جماعت حاضر در خیابان ها را خانه نشین کرد، بلکه با استفاده از ظرفیت انبوه خیران حوزه سلامت، و همراه نمودن مدیران مجتمع های بزرگ صنعتی نظیر فولاد مبارکه، ذوب آهن و باشگاههای تابعه، می شد به جای آب، مواد ضد عفونی کننده در بستر زاینده رود جاری کرد.

... و باز هم افسوس که مدیریت ارشد استان قدر ظرفیت های موجود را ندانست تا بتواند تهدید را به فرصت بروز جهانی توانمندی های مدیریت جهادی در اصفهان تبدیل نموده و چنان کند که شایسته مردم این دیار است. همان مردمی که یک روز سیصد شهید را تشییع کردند و به غروب نرسیده، هزاران نفر را به جبهه های جنگ فرستادند.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو
آخرین اخبار