وزیر امورخارجه در یک برنامه تلویزیونی توضیح داد
نصف جهان: محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در ویژه برنامه سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی با عنوان «مرد میدان» که از شبکه 3 سیما پخش شد، ناگفته هایی از رابطه اش با شهید سردار سلیمانی را بازگو کرد. بخشی از اظهارات او را می خوانید:
*من با حاج قاسم قبل از وزارت خیلی رفیق بودم، لذا بعد از اینکه وزیر شدم نیاز دیدیم که همه کارهایمان را در حوزه منطقه ای باهم هماهنگ کنیم.
*بعضیها به من میگویند حاج قاسم نظرش راجع به برجام چه بود؟ من میگویم نمیدانم. چون هیچگاه راجع به برجام با من صحبت نکرد. ما هروقت باهم مینشستیم راجع به منطقه صحبت میکردیم، نمیخواهم بگویم حاج قاسم طرفدار برجام و یا مخالف برجام بود، نمیدانم واقعاً.
*من و حاج قاسم الزاماً دیدگاههای یکسان نداشتیم ولی با یکدیگر گفتگو میکردیم و در پس این گفتگوها در نهایت به این توافق میرسیدیم که میخواهیم چکار کنیم. مثلاً طرح چهار ماده ای در مورد یمن بدهیم یا طرح چهار ماده ای در مورد سوریه. ممکن بود که اولش چهار ماده دیگر در نظر من بود و چهار ماده دیگر در نظر ایشان ولی با هم صحبت میکردیم که به یک چیز مشترک برسیم و در اکثر موارد به توافق میرسیدیم. اگر هم به توافق نمیرسیدیم بالاخره رهبری بودند، شورای عالی امنیت ملی بود و میتوانستیم بحث کنیم و به نتیجه برسیم. اما این بحثها جز یک مورد که حاج قاسم از من عصبانی شد بقیهاش دوستانه بود. در مورد آن موضوع نیز در دبیرخانه بودیم که دیدم حاج قاسم خیلی عصبانی است. بالای سرش رفتم و او را بوسیدم و به او گفتم ما با هم رفیقیم و اینجا بحث میکنیم. این مربوط به دورهای بود که وضع سوریه خیلی بد شده بود. من و ایشان دو نظر متفاوت داشتیم، در مورد اینکه چگونه ادامه دهیم و من فقط آن موضوع احساسیاش یادم مانده و اصل موضوع یادم نمانده.
*هیچ جلسه ای را تمام نمیکردیم، مگر اینکه واقعاً همدیگر را در آغوش میکشیدیم و خداحافظی میکردیم. من همیشه نگران حاج قاسم بودم مخصوصاً وقتی که سفر میرفت اگر قابل بودم فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظاً.. در گوششان میخواندم.
* هیچ دو نفری نیستند که در مورد همه مسائل یک دیدگاه داشته باشند. من حتی با همکاران خودم هم بحث میکنیم، برخی وقتها داد و بیداد میکنیم، چون قاعده ما این است که همه چیز را بعد از همفکری اجرا میکنیم و اینطور نیست که من چون وزیر خارجه هستم دستور میدهم، خیر؛ بحث میکنیم.
*ما با حاج قاسم در دو حوزه مختلف کار میکردیم، حاج قاسم وظیفهاش میدان بود و برای او موفقیت در میدان مهم بود. من وظیفه دیگری داشتم و اینکه موفقیت در میدان را با موفقیت در صحنه بینالمللی همسو کنیم گاهی اوقات نمیشد و باید کلنجار میرفتیم؛ ولی فکر نمیکنم هیچوقت این کلنجار رفتن در بحث تأثیری در علاقه گذاشته باشد، خانواده من میدانستند که چقدر حاج قاسم را دوست دارم و خانواده حاج قاسم هم میدانستند که چقدر ایشان به من لطف داشتند.
بازگشت به ابتدای صفحه
ارسال به دوستان
پیشنهاد سردبیر
ارسال نظر
ایمیل مستقیم: info@nesfejahan.net شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰