نگاهی به پرونده جنجالی نرگس کلباسی در هند؛
کد خبر: ۱۹۲۲۶
تاریخ انتشار: ۲۹ آذر ۱۳۹۵ - ۲۲:۳۸

مهر: نرگس کلباسی اشتری را حالا خیلی ها می شناسند. ایرانی-انگلیسی خیّر و نیکوکاری که در ماه های اخیر به تیتر روزنامه ها و رسانه ها تبدیل شده است و داستان عجیب محکومیتش پرده از فساد جاری در لایه های متفاوت دولت محلی هند برداشته است.

او اول فرودین ۱۳۶۷ در اصفهان به دنیا آمد و تا چهار سالگی در ایران بود. پس از آن همراه با خانواده به انگلستان مهاجرت کرد. نرگس تا ۱۹ سالگی در انگلستان زندگی کرد و سپس تا ۲۱ سالگی در کانادا به سر می‌برد. نرگس اشتری لیسانس مدیریت جهانگردی و فوق‌لیسانس مدیریت بازرگانی دارد.

او که خود در کودکی پدر و مادرش را از دست داده است، پس از تحقیقات بسیار تصمیم می گیرد برای کمک به کودکان بی سرپرست و معلول در مناطق خیلی محروم به هند سفر کند. نرگس با مشاهده وضعیت اسفناک کودکان نابینا و معلول در منطقه رایاگادا در ایالت ادیسا، مرکزی به نام «بنیاد پریشان» برای نگهداری از آنها تأسیس می کند. اما پس از نوامبر ۲۰۱۴ و حادثه ای که باعث می شود نرگس به قتل غیرعمد متهم شود، شرایط هرگز به حالت عادی برنمی گردد.

اولین سئوالی که به ذهن افراد آشنا با پرونده نرگس می رسد این است که چرا او هند را برای فعالیت های بشردوستانه خود انتخاب کرده و چرا به سرزمین مادری خود توجه نکرده است. نرگس اما جواب بسیار خوبی برای این سئوال دارد: «وقتی تصمیم گرفتم که در هند فعالیت کنم تحقیقات بسیاری انجام داده بودم و می دانستم که در ایران دولت و مردم کمک بسیاری به بچه های یتیم و معلول می کنند و کلاً مردم ایران رفتار بسیار خوبی با چنین کودکانی دارند که اصلاً با رفتار مردم کشورهایی مانند هند قابل مقایسه نیست که رفتاری بسیار بد با این کودکان دارند. از طرفی در ایران تسهیلاتی برای این کودکان در نظر گرفته شده است که در هند وجود ندارد. این موضوع باعث آسودگی خاطر من نسبت به کودکان ایران بود.»

نرگس هشت سال قبل وارد هند می شود و در سال ۲۰۱۱ «بنیاد پریشان» را برای کودکان بی سرپرست و نابینای منطقه رایاگادا تأسیس می کند. او همچنین مرکز دیگری برای نگهداری این کودکان بنیانگذاری می کند. اما از سال ۲۰۱۳ و پس از پیروزی نرگس در یک پرونده قضائی است که زندگی برای او تبدیل به جهنم می شود.

نهاد غیرمردمی «اسیست» که نرگس از همان ابتدای شروع فعالیت هایش در هند با آنها همکاری داشته است با مدرک جعلی و وعده های دروغین یکی از مراکز نرگس را به اسم خود مصادره می کنند. به نرگس می گویند که به عنوان یک خارجی نمی تواند چنین مرکزی را به نام خود ثبت کند. سپس تلاش می کنند تا مرکز دوم را نیز به همین شیوه از نرگس بگیرند اما نرگس این بار مقاومت کرده و علیه این نهاد شکایت می کند.

دادگاه به نفع نرگس رأی می دهد و زوج اصلی مؤسس نهاد «اسیست» به زندان محکوم می شوند اما با سپردن ضمانت آزاد می شوند و از اینجاست که تهدیدها و آزار و اذیت ها علیه نرگس آغاز می شود. اما حادثه روز سوم نوامبر ۲۰۱۴ است که آینده نرگس را در هاله ای تاریک فرو می برد.

نرگس آن روز شوم را اینگونه به یاد می آورد: «روزی که این اتفاق افتاد سوم نوامبر ۲۰۱۴ بود و من بچه های مؤسسه بنیاد پریشان، را به پیک نیک برده بودم. دو نفر از کارمندان من هم با بچه های خود به این پیک نیک آمدند. این بچه‌ها تحت سرپرستی والدین خود بودند و اصلاً به مؤسسه ما مربوط نمی شدند. من قبلاً فقط دو سه بار این بچه ها را دیده بودم. در این پیک نیک بود که پدرخانواده به من گفت که پسر من گم شده است و از من درخواست کمک کرد. او با پلیس تماس گرفت و گفت که کودکش گم شده است و از آنها کمک خواست. من هم با توجه به حضور پلیس نگران نبودم و امیدوار بودم که پسر این خانواده پیدا شود.»

او ادامه می‌دهد:«۳۳ روز بعد، پس از آنکه نهاد اسیست با آنها صحبت کرده و آنها را ترغیب به گرفتن پول از من و در غیر این صورت شکایت از من کرده بود، والدین پسر گمشده به سراغ من آمدند و درخواست پول کردند. من درخواست آنها را رد کردم و گفتم به هیچکس پول نخواهم داد و هرکاری می خواهند انجام دهند. آنها دوباره به دفتر پلیس رفتند و ادعا کردند که من پسر آنها را کشته ام؛ آنها گفتند نرگس پسر ما را به رودخانه انداخته و غرق شدن او راتماشا کرده است.»

به گفته نرگس داستان آنها چند وقت بعد عوض شد: «آنها به پلیس مراجعه کردند و ادعا کردند که پسرشان در آب افتاده و مرده است چون من مکان بد و خطرناکی را برای پیک نیک انتخاب کرده بودم. پلیس این اظهارات را پذیرفته بود. پلیس به من گفت اگر به ما پول بدهی اظهارات را قبول نمی کنیم و پرونده بسته می شود اما اگر پول ندهی ما اظهارات آنها را قبول می کنیم. من هم دوباره تقاضای آنها را رد کردم چرا که تصور می کردم پرونده به دادگاه کشیده خواهد شد و آنها خواهند فهمید که تمام ماجرا بر سر پول بوده است. البته برای من بسیار مسخره بود که موضوع حتی تا دادگاه کشیده شد چرا که هیچ مدرکی علیه من وجود نداشت و حتی جسد پسر گم شده نیز پیدا نشده است تا همین امروز.»

نرگس تأکید می‌کند که حادثه هیچ شاهدی غیر از پدر و مادر آن کودک نداشته و در واقع هیچکس افتادن این کودک را در رودخانه ندیده است. جسد این کودک نیز هنوز پیدا نشده است.

نرگس دو سال است که در گرداب این حادثه دست و پا می زند. جلسات دادرسی هرگز منصفانه برگزار نشده اند و نرگس در حسرت دادگاهی است که به او اجازه صحبت و دفاع بدهد. خود او این وضعیت را اینگونه توضیح‌ می‌دهد: «در طول دو سال من فقط شش یا هفت بار به دادگاه رفته ام. هر بار که برای جلسه دادرسی می رفتم به من می گفتند جلسه کنسل شده است و یک ماه دیگر باید مراجعه کنی. به من می گفتند به ما پول بده یا ما جلسه را کنسل می کنیم. تا اینکه کنسولگری به من کمک کرد و در دو ماهی که حضور داشتند من شش جلسه دادرسی داشتم. ولی با این حال جلسات اصلاً منصفانه برگزار نمی شد و به من اجازه صحبت نمی دادند. حتی روزی که نوبت بود برای حرف زدن به من می گفتند که زیاد نباید صحبت کنم و فقط بله یا نه بگویم و اصلاً عدالت وجود نداشت.»

نرگس که پس از این حوادث همواره جان خود را در خطر دیده است، از روزهای پیش رو در هراس است و خواسته ای جز کمک برای برقراری عدالت ندارد: «من حالم اصلاً خوب نیست. به دلیل مسائل امنیتی دیگر در رایاگادا نیستم و در کنسولگری زندگی می کنم. در رایاگادا افراد مختلفی را به دفترم می فرستادند تا من را تهدید کنند. آنها تهدید می کردند که اسید به صورت من می پاشند یا من را می کشند.»

او می‌گوید: «چند بارشده بود که وقتی در حال رانندگی بودم در جاده بودم دو ماشین مرا دنبال می کردند و سعی می کردند که به ماشین من ضربه بزنند. یک بار نیمه شبی پلیس به بیرون خانه من آمد و من را تهدید کرد. من همه این موارد را گزارش کردم و به پلیس رایاگادا گفتم. من حتی برای آنها نامه فرستادم و نوشتم که اگر اتفاقی برای من بیافتد می دانم که کار شماست و این نامه را برای تمام دوستانم فرستادم که نتوانند موضوع را مخفی کنند. به دلیل همین خطرها من دیگر در رایاگادا نیستم و هرگز تنها به آنجا برنمی گردم.»

نرگس که حداقل هشت سال اخیر زندگی خود را برای کمک به کودکان بی سرپرست هند صرف کرده، از شرایطی که به وجود آمده بسیار ناراحت است و برای حل این کابوس درخواست کمک دارد.


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو
آخرین اخبار