کتاب «خواستم، شد: در گفتوگو با لیلی گلستان» که اخیرا منتشر شده، موجی از انتقادها را به دنبال داشته است. لیلی گلستان در این کتاب نگاهی دوباره به ارتباطات خود با پدرش ابراهیم گلستان داشته است.
او در این کتاب به مخاطبان پند میدهد که جای غر زدن اراده کنند و خواستن توانستن است. منتقدان لیلی گلستان به او میگویند حرفش غلط بوده و فرمول خواستن و شدن برای خیلیها کار نمیکند و همچنین به او یادآوری میکنند که دختر ابراهیم گلستان بوده و موفقیتش با کمک ثروت و اعتبار پدرش ممکن شده است.
کاربری نوشت: شما نخواسته هم براتون شده بود. نمیدونم چرا برای بقیه زنان نمیشه! کاربری در این باره نوشت: لیلی گلستان از امتیاز دختر ابراهیم گلستان بودن برخوردار بوده. علاوه بر اینکه از روابط و معاشرتهای پدرش بهره برده، باغ دروس رو هم که بعداً بخشیش رو تبدیل به کتابخونه و گالری کرد از پدرش داره. با وجود این اصرار عجیبی داره بگه من از هیچ شروع کردم و با دست خالی اینجا رسیدم! دیگری نوشت: لیلی گلستان بهتر بود بگه، شده بود.. در کنارش من هم خواستن رو ادامه دادم.
در بخشی از این کتاب میخوانیم: «من از تلاشها، موفقیتها و مبارزاتم برایتان گفتم، اما از رنج و اندوهی که همیشه داشتهام برای شما نگفتم. رنج با ما عجین است. درد با ما عجین است. باید صبوری و تحمل کنیم. ما از زندگی طلبکار هستیم، در حالی که باید به زندگی بدهکار باشیم. زندگی هدیهای است که به ما داده شده و باید از آن نگهداری کنیم و به آن چیزی اضافه کنیم. در زندگیام سعی کردم، زحمت کشیدم، مبارزه کردهام و وقتی به پشت سرم نگاه میکنم میبینم خدا را شکر، همه چیز خوب بود. از زندگیام خیلی راضی هستم. خواستم، شد.»
بازگشت به ابتدای صفحه
ارسال به دوستان
پیشنهاد سردبیر
ارسال نظر
ایمیل مستقیم: info@nesfejahan.net شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰