کد خبر: ۳۹۳۰۷
تاریخ انتشار: ۱۳ تير ۱۳۹۶ - ۱۷:۱۹

به دنبال طرح شکايت دختري 30 ساله در دادسراي جنايي تهران، رسيدگي به اين پرونده آغازشد.او که از مرد ميانسالي شاکي بود به بازپرس شعبه هفتم دادسراي امور جنايي تهران گفت: «مدتي قبل درفضاي مجازي با مردي آشنا شدم اما وقتي پي بردم زن و بچه دارد ارتباطم را قطع کردم. ولي او بر ارتباطمان تأکيد داشت. به همين خاطر به عنوان دو دوست در کنار هم بوديم. چند روز قبل سوار بر خودرو پژوي خودم به رباط کريم رفته بودم که طلا بخرم. در راه برگشت، پشت چراغ قرمز بودم که ناگهان "حجت" سوار ماشينم شد. بعد هم چاقويي را زيرگلويم گذاشت و از من خواست به طرف بزرگراه آزادگان حرکت کنم. من هم از ترس و وحشت چارهاي جز انجام خواستهاش نداشتم. اما داخل بزرگراه و در محلي خلوت پنچر کردم و به ناچار مجبور به توقف شدم. اما همان موقع حجت با تهديد چاقو مرا وحشيانه مورد آزار و اذيت قرار داد. بعد هم به شدت مرا کتک زد به طوري که دستم به شدت آسيب ديد. با اين حال به هر زحمتي بود از دستش فرار کردم و با فرياد از رانندههاي عبوري کمک خواستم. اما هوا تاريک بود و کسي متوجه فريادهايم نشد. به همين خاطر حجت خيلي زود به من رسيد و با تهديد چاقو مرا به داخل ماشين کشاند و بعد از سرقت طلاهايم، دوباره به من تجاوز کرد و با موبايلش فيلم هم گرفت. او همان موقع چاقو را زير گلويم گذاشت و گفت اگر آنچه ميخواهد را در فيلم نگويم، زنده نخواهم ماند. به ناچار حرفهايي که حجت خواسته بود را گفتم و بعد از آن به سمت خانه برگشتيم که بين راه حجت از ماشين پياده شد. بعد از آن هم پيام داد که اگر هر آنچه ميخواهد را انجام ندهم، فيلم سياه را پخش خواهد کرد. بعد از آن تهديدهاو خواستههاي شيطاني حجت شروع شد اما من سعي ميکردم به خواستههايش تن ندهم. در نهايت تصميم به شکايت گرفتم.»

به دنبال اين شکايت، بازپرس مرشدلو به تيمي از کارآگاهان پليس دستور داد متهم را شناسايي و دستگير کنند. اما متهم هنگامي که مقابل بازپرس شعبه هفتم دادسراي امور جنايي تهران ايستاد، با رد ادعاهاي شاکي گفت: «من و "مهسا" مدتي قبل درفضاي مجازي آشنا شديم. او از همان اول ميدانست متأهل هستم اما بعد از مدتي تهديدهايش شروع شد و گفت اگر به خواستههايش عمل نکنم همه چيز را به همسرم ميگويد. ترس از برملاشدن اين رابطه پنهاني باعث شده بود که به خواستههاي مالي مهسا تن بدهم. در حقيقت کارت بانکيام دست او بود و هر زماني که دلش ميخواست از حسابم پول برميداشت. اين وضعيت ادامه داشت تا اينکه مهسا از من پول زيادي براي تعويض خودرويش خواست. اما مبلغ خيلي بالا بود و من قادر به پرداخت آن نبودم. ضمن اينکه از تهديدها و باجگيريهاي مهسا هم خسته شده بودم و ديگر نميتوانستم اين وضعيت را تحمل کنم. به همين دليل با خواستهاش مخالفت کردم. او هم براي انتقام از من به دادسرا آمده و چنين اظهاراتي را بيان کرده است.»

به دنبال اظهارات مرد ميانسال و با توجه به اينکه دو سناريوي مختلف در اين رابطه مطرح شده است، بازپرس جنايي دستور تحقيقات تخصصي کارآگاهان، براي کشف حقيقت را صادر کرد.


برچسب ها: ارتباط ، پلیس ، جنایی ، فضای مجازی ،
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
اخبار کوتاه
پربیننده ترین
ویدئو
آخرین اخبار