ساعت 7 صبح دوشنبه نوزدهم تیرماه امسال، قاضی منافی‌آذر با تماس تلفنی مأموران کلانتری 105 سنایی در جریان قتل مرد جوانی قرار گرفت که در نزاع خونینی به کام مرگ رفته بود. لحظاتی بعد بازپرس همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در محل به تحقیق پرداخت. بررسی‌ها نشان داد مقتول که کارمند شهرداری تهران است ساعت 24 شامگاه یک‌شنبه هجدهم تیرماه در نزاع خونینی 11 زباله جمعکن که همگی از کارگران شرکت پیمانکار شهرداری هستند به شدت زخمی و به بیمارستان منتقل می‌شوند و در نهایت صبح روز شنبه 31 تیرماه سال جاری یکی از آنها بر اثر شدت خونریزی به کام مرگ می‌رود.

همچنین مشخص شد ساعتی قبل از این درگیری سه نفر از زباله جمع کن‌ها در حوالی میدان آرژانتین با سرنشینان خودروی مزدایی که در حال زباله جمع کردن بودند درگیری می‌شوند که در این حادثه آنها به دست سرنشینان مزدا مورد ضرب و جرح قرار می‌گیرند. پس از این حادثه یکی از زباله جمع کن‌ها موضوع را به دوستانش خبر می‌دهد و درخواست کمک می‌کند. تحقیقات بعدی حکایت از آن داشت در ادامه 11 زباله جمع کن که همگی از کارگران شرکت پیمانکار شهرداری هستند با سه‌دستگاه خودروی وانت به همراه مرد زخمی به جستجوی ضاربان می‌پردازند تا اینکه ساعتی بعد با سه‌سرنشین خودروی گشت خدمات شهرداری در حوالی خیابان کریم‌خان به اشتباهی درگیر می‌شوند و آنها را با چوب و چماق و قمه به شدت زخمی می‌کنند که در نهایت یکی از آنها به قتل می‌رسد. مأموران در تحقیقات بعدی دریافتند عاملان درگیری مرگبار پس از حادثه به مکان نامعلومی گریخته‌اند.

بدین ترتیب همزمان با انتقال جسد به پزشکی قانونی 13‌زباله جمع کن به دستور قاضی مدیر روستا تحت تعقیب مأموران پلیس قرار گرفتند تا اینکه مأموران روز چهارشنبه 28 تیرماه پس از گذشت ده روز از حادثه موفق به بازداشت 13 متهم شدند.

هفت ‌متهم که در نزاع مرگبار شرکت داشتند برای بازجویی به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شدند. متهمان در جلسه بازجویی به درگیری اعتراف کردند. در این جلسه چهار‌نفر از متهمان به نام های «ارسلان»، «بهمن»، «ایرج» و «فرزاد» مورد بازجویی قرار گرفتند.

ایرج متهم اصلی که اقرار کرده با چاقو سه‌ضربه به مقتول زده است، گفت: «در محل کار بودم که ارسلان با من تماس گرفت و گفت سه‌ مرد ناشناس زباله جمع کن او و دو نفر دیگر از همکارانمان را به شدت کتک زده‌اند. او گفت الان برای مداوا در بیمارستان هستیم و از ما خواست به کمک آنها برویم. او گفت سه مرد جوان با خودروی وانت مزدایی در حال جمع کردن زباله بودند که با آنها درگیر شده‌اند. دقایقی بعد ارسلان خودش را به ما رساند و من و ارسلان و 9 نفر دیگر که جمعاً 11 نفر بودیم با دو دستگاه خودروی وانت و یک دستگاه نیسان به محل حادثه رفتیم و به جستجوی سرنشینان خودروی مزدا پرداختیم. ما به سه‌گروه تقسیم شدیم تا اینکه با تماس تلفنی دوستانم متوجه شدم آنها خودروی ضاربان را در حوالی پل کریم‌خان دیده‌اند. به سرعت به آدرس داده شده رفتیم. وقتی به محل حادثه رسیدیم چند نفر از دوستانم که زودتر از ما رسیده بودند در حال درگیری بودند. من ابتدا راننده را کتک زدم و بعد به سراغ شاگرد رفتم و با چاقو سه‌ضربه به پهلو و پای مقتول زدم.» وی ادامه داد: «وقتی به سراغ شاگرد رفتم لباس‌های او خونی بود به همین خاطر احتمال می‌دهم دوستانم قبل از من او را زخمی کرده‌اند و به همین علت او فوت کرده است.»

بهمن در بازجویی‌ها گفت: «وقتی رسیدم باقمه به طرف خودروی مزدا حمله کردم. ابتدا با قمه آژیر و چراغ گردان خودرو را تخریب کردم و بعد به سراغ شاگرد رفتم که دیدم او خونی است، اما نمی‌دانم خون براثر خونریزی دماغ یا دهانش بود یا بخاطر ضربات چاقو خونی شده بود. پس از این ایرج با چاقو چند ضربه به مقتول زد که متوجه شدیم اشتباهی گرفته‌ایم.«

فرزاد هم گفت: «من با قفل فرمان به طرف خودروی مزدا رفتم و شیشه‌های جلو و عقب خودرو را شکستم.

وقتی در عقب خودرو را باز کردم، دیدم یکی از سرنشینان خودرو که زخمی بود لباس شهرداری به تن دارد. همان لحظه فهمیدم که اشتباهی گرفته‌ایم و با صدای بلند به دوستانم گفتم و همگی از محل فرار کردیم.»

ارسلان هم درباره حادثه مرگبار گفت: «ساعتی قبل از حادثه با سرنشینان خودروی مزدایی در حوالی میدان آرژانتین درگیر شدیم. من و دو نفر از همکارانم به آنها اعتراض کردیم که زباله‌های این محدوده متعلق به ماست که آنها ما را به شدت کتک زدند و بعد هم زباله‌های ما را گرفتند. با دوستانمان تماس گرفتم و درخواست کمک کردم. من که آسیب کمتری دیده بودم با همکارانم به جستجوی ضاربان پرداختیم. همکارانم خودروی شهرداری را با خودروی ضاربان اشتباه گرفته بودند و در حال کتک‌کاری بودند که من از خودرو پیاده شدم و متوجه شدم همکارانم کارمندان شهرداری را اشتباهی گرفته‌اند».

متهمان در ادامه برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفتند.