علی دایی در سالهای اخیر با وجود افتخاراتی که کسب کرد، کارنامه قابل قبولی در رفتار با رسانهها نداشته است و آستانه تحمل او در مقابل ظرفیت فوتبالی اش بسیار کم است.
سالها است که علی دایی ادبیاتش قلدر مآبانه است، چیزی که این روزها در فرهنگ ما جایی ندارد و ۴۰ سال است حتی از فیلم فارسیهای ما هم بزن بهادری و یکه تازی از نوع گنده لاتها رخت بر بسته است.
علی دایی در فوتبال یکی از نوادر ایران بود، اما در بحث اخلاق شاید در مقابل امثال ناصر حجازی و علی پروین حرفی برای گفتن نداشته است یا حد اقل به قول سلطان فوتبال علی پروین، دایی بیشتر از اینکه محبوب باشد مشهور است و این ۲ با هم فرق دارد.
این روزها کوچه مردها و شاهرگ و قیصر و کندو به عنوان یک اثر هنری در عصر خودش محبوب است و کسی در زمین فوتبال که هیچ در کوچه و خیابان هم دنبال نقش اولش نمیگردد، حسن خوله و علی بلبل، قیصر و فرمون یا عباس آقا شا هرگ را در عصر ارتباطات کسی نمیشناسد، علی دایی سالها است حس قلدری را باور کرده و در نقش خودش گم شده، میزنم فلان میکنم و بهمان میکنم دوره اش گذشته است.
نشان دادن دست خود در حضور خبرنگاران و اشاره به اینکه من اگر با این دست به کسی سیلی بزنم یک تهدید غیر مستقیم از نوع همان فیلم فارسی هاست، این روزها آنهایی محبوبند که مثل همبازی خود علی دایی (کریم باقری) هنوز کسی صدایشان را نشنیده، متانتشان مثال زدنی است و همه به آنها احترام میگذارند از این نمونه زیاد است محمود فکری، ستار همدانی و خیلیهای دیگر ...
پس از درگیری علی دایی، سرمربی تیم فوتبال سایپا تهران با خبرنگار باشگاه خبرنکاران جوان و سیلی زدن به او، دایی نه تنها عذرخواهی نکرد، بلکه در نشست خبری قبل از دیدار با استقلال (چهارشنبه) در چارچوب رقابتهای جام حذفی بیان کرد که آقایی به نام ضیایی چه کاره است که به من میگوید به رختکن بروم؟ آیا او مسئول پلیس امنیت است؟ تازه پر رو پر رو مصاحبه میکند و حرفهایی میزند که نباید بزند. اگر من این مصاحبه را میشنیدم حتما چک را به صورت او میزدم!
علی دایی خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان را تهدید کرد و البته درگیری های او با فوتبالیست ها، مربیان و اصحاب رسانه مربوط به امروز یا هفته گذشته نیست و سابقه طولانی دارد که آنها را بررسی می کنیم. از زمانیکه با محمد مایلی کهن در پرسپولیس درگیری داشتند تا علی پروین و ...
سکانس اول:قشون کشی در ورزشگاه آزادی
پروین که پس از درگیری چند سال پیش با علی دایی با خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان گفتگو می کرد، در تاریخ 12 فروردین 1393 درباره اتفاقات اینگونه توضیح داد: "من نمی خواستم حرمت ها شکسته شود اما علی دایی از نظر فوتبالیست های مملکت عددی نیست که بخواهیم درباره اش تصمیم بگیریم، زیرا 2 تا رو پایی بلد نیست، بزند. بعدشم آقای دایی شما مشهوری در این مملکت ( ایران ) اما محبوب دل مردم نیستی.
او افزود: آقای دایی مگر شما لیدرهاتون را پراید، ماشین، موبایل نمی دادی و آنها را مکه و کربلا نمی فرستادی؟ مگر شب قبل از بازی از شما خط نمی گیرند؟ مگر شما در درفشی فر دستور ندادید که بازیکنان را بزنند؟ همین اراذل و اوباش تو را کردند علی دایی. الان همه اراذل و اوباش هستند به جز خانواده دایی!
پروین افزود: آقای دایی شما بزرگترین افتخارت برای این مملکت سوم شدن در آسیا است که از نظر ما چیزی نیستی. روزی استیلی و خاکپور می خواستند به پرسپولیس بروند و من سرمربی تیم ملی بودم و اولین حرفی که به آنها زدم این بود که اگر به هوای تیم ملی می خواهید به پرسپولیس بروید، خط می خورید.آقای دایی پارسال 250 میلیون تومان با پرسپولیس قرارداد می بندد و بچه های کنار آنها قرارداد 15 و 30 میلیونی داشتند. وقتی او اتوبوس تیم را عوارضی نگه می دارد، می گوید اگر چک 50 تومنی هم را ندهید، نمی روم رشت سبب اختلافات شد.
سکانس دوم :آژان کشی برای مربی سابق!
درگیری علی دایی و محمد مایلیکهن در چارچوب هفته دوازدهم و دیدار تیم های پرسپولیس تهران و صبا در قم که 14 مهر 1392 برگزار شد، حواشی زیادی به همراه داشت و کار به دادگاه و زندان هم رسید و مایلی کهن پس از پایان دیدار پرسپولیس و صبا که با درگیری دایی و او همراه بود، در نشست خبری بیان کرد: بنده را 2 دفعه در دادگاه محکوم کرده؟ ( منظورش با علی دایی، سرمربی وقت پرسپولیس است ) من، مرد و مردانه در دادگاه گفتم که این حرف ها را زدم و دادگاه ایشان را هم متهم کرد اما وقتی که او رفت آنجا ( دادگاه )، گفت من این حرف ها را نزدم.
او افزود: شما می خواهید همه رو له کنید، ببخشید من بودم که به عنوان یک پرسپولیسی، از پرسپولیس شکایت کردم؟
سرمربی اسبق تیم ملی فوتبال ایران که با شکایت علی دایی به ۴ ماه حبس تعزیری محکوم شده بود، به زندان اوین رفت. او قبل از ورود به زندان گفت: من به زندان میروم تا هم خودم پاک شوم، هم این فوتبال پاک شود. این دفعه اگر خود دایی هم کوتاه بیاید من حاضر نیستم کوتاه بیایم و میخواهم حکم تعیین شده را بگذرانم.
سکانس سوم:درگیری با لیدر به سبک سکوهای ورزشگاه!
در اسفند ۱۳۸۹ درگیری علی دایی با لیدر پرسپولیس سبب حواشی زیادی شد و زمانیکه حبیب کاشانی و دایی در برنامه ۹۰ با یکدیگر به گفتگو نشستند. او درباره درگیری به وجود آمده بین لیدر باشگاه پرسپولیس و علی دایی عنوان کرد: آن روز وقتی رسیدم مقابل باشگاه جلو درب به من اعلام کردند که آقای دایی با یکی از لیدرها درگیر شده اند. وقتی من پلهها را بالا رفتم آنها را به اتاقم دعوت کردم و در اتاق با آنها شروع به صحبت کردن کردیم.
او افزود: دایی معتقد است که در تیم تنها بودند، اما باید یاد بگیریم وقتی در شکست همه عوامل تاثیر گذارند در قهرمانی و موفقیتها نیز همه تاثیر گذارند. از نظر من ۹۹ درصد هواداران، کادر فنی و عوامل دیگر تاثیر گذار بودند و مدیریت فقط یک درصد در قهرمانی تاثیر گذار بود.
سکانس چهارم:ضعیف کشی در نشست خبری!
علی دایی در سالی که همانند امسال سرمربی سایپا بود با حامد شیرزاد، خبرنگار رادیو درگیر شد و پس از سروصدا نشست خبری را ترک کرد. البته این اتفاق در چند وقت پیش هم رخ داد و زمانی که خبرنگاری از او سوال پرسید، جواب داد: متاسفم که امثال شما به عنوان خبرنگار اینجا مینشینید. تو در حد و عددی نیستی که بخوای اینجا شروع به حرف زدن کنی. نه خودت را معرفی میکنی از کدوم روزنامه یا مجله هستی.
البته به این درگیریها باید دعوای دایی با علی کریمی، حبیب کاشانی و ... اضافه کرد. همچنین درگیری برادران او (محمد دایی - بهزاد دایی) در جایگاه ویژه با دیگران هم از دیگر حواشی خانواده دایی بود.
سکانس پنجم:تمسخر با چاشنی غرور
۲۶ بهمن ۱۳۸۹، خبرنگاری که علی دایی به او لقب گالیور را داده بود، در کمیته انضباطی از دایی شکایت کرد، پس از بازی پرسپولیس و راه آهن یک خبرنگار در کنفرانس خبری به دایی گفت: آقای دایی، شما دیگر روی کاغذ شانسی برای قهرمانی لیگ ندارید و مقابل راه آهن هم بازی خوبی انجام ندادید، با توجه به این وضعیت برای بازیهای آسیایی پرسپولیس چه برنامهای دارید؟
علی دایی جواب داد: شما من را یاد گالیور میاندازید! چه کسی گفته که میتوانی به جای من صحبت کنی؟
پس از این ماجرا، این خبرنگار که گالیور معروف شده بود و مورد تمسخر قرار میگرفت، تصمیم گرفت که از علی دایی به کمیته انضباطی شکایت کند.
سکانس ششم:خود بزرگ بینی!
پیش از دیدار تیمهای سپیدرود رشت و سایپا تهران در تاریخ ۴ اسفند ۱۳۹۶ امیر حسام شجاعی درباره اتفاق رخداده در هتل محل اقامت تیم سایپا و درگیریاش با علی دایی، اظهار داشت: برای این فوتبال متأسفم و دیدگاهم نسبت به دایی عوض شد. من اهل فوتبال نیستم و برای کار دیگری به رشت آمده بودم. ما برای بازی در یک فیلم باید یک ماه در رشت و انزلی باشیم.
وی افزود: از ۲ روز قبل در این هتل بودم و امروز میخواستم هتل محل اقامتم را عوض کنم. اصلاً نمیدانستم که تیم سایپا هم اینجا است. زمانی که میخواستم از هتل تسویه حساب کنم و بروم، در لابی نشستم و در کافیشاپ چای خوردم تا کارهای رفتنم درست شود. در کافیشاپ هتل علی دایی و کادر فنیاش در مورد بازی توضیحاتی برای بازیکنانشان روی تخته میدادند. زمانی که جلسه آنها تمام شد و در حال ترک کافیشاپ بودند، من به علی دایی سلام کردم و او هم جواب سلام من را داد. در همین زمان، علی دایی بهیک باره برگشت و به من گفت: «شما از کِی اینجا نشستی؟»، من هم گفتم «۵ دقیقه»، گفت: «بهچهحقی اینجا نشستهای؟»، من هم گفتم «یعنی چه؟ مگر باید از شما اجازه میگرفتم؟!».
این بازیگر سینما و تلویزیون ادامه داد: علی دایی فکر میکرد من جاسوس تیم مقابل هستم و آمدم از تاکتیکهای سایپا مطلع شوم و برای آنها فیلم بفرستم. تازه فهمیدم که تیم علی دایی با تیم علی کریمی بازی دارد. علی کریمی رفیق خیلی گل و صمیمی من است، اما من نمیدانستم که تیمش بازی دارد. علی دایی گفت: «تو اصلاً حق نداشتی بیایی و اینجا بنشینی»، من هم گفتم «این چهطرز حرف زدن است؟! من میهمان این هتل هستم و منتظر چکاوت کردن کارهایم هستم»، گفت: «نباید کسی شما را اینجا راه میداد»، گفتم «من فقط از اتاقم به پایین و کافیشاپ هتل آمدم، این چهطرز حرف زدن است؟!»، گفت: «من میدانم تو را چهکسی فرستاده، به او بگو بیچارهات میکنم و تو را هم به خاک سیاه مینشانم». من هم گفتم «آقای دایی، چه میگویی؟ من اصلاً ربطی به فوتبال ندارم».
شجاعی عنوان کرد: در ادامه، برادر علی دایی (محمد دایی) آمد و گفت: «با علی درست صحبت کن». گفتم: «درستتر از این حرف بزنم؟ مگر من چه گفتم؟ من فقط گفتم که ربطی به فوتبال ندارم و با من درست حرف بزند». محمد دایی هم گفت که «مگر تو کی هستی که درست با تو صحبت کند؟»، گفتم که «من یک شهروند که هستم، او حق ندارد با من این طور حرف بزند». بعد از آن هم علی دایی من را هل داد و من روی میز کافیشاپ پَرت شدم. گفت: «برو فلان فلانشده»؛ همه پرسنل هتل هم شاهد هستند و دوربینهای هتل هم فیلم گرفتند. من به علی دایی هم گفتم «برایت متأسفم که تو آقای گل جهانی». (منبع تسنیم)
البته دایی پس از این ماجرا از این فرد و ... شکایت مدعی شد که شجاعی فراری است.
سکانس هفتم:درگیری با عوامل انضباطی ورزشگاه
دیدار فینال سومین دوره رقابتهای فوتبال جام شهدا از ساعت ۱۵ امروز سه شنبه بین تیمهای سایپا و تراکتورسازی تبریز در ورزشگاه تختی تهران آغاز شد و در پایان به برتری ۳ بر صفر شاگردان یحیی گل محمدی انجامید.
در پایان این دیدار علی دایی که از سوی یکی از هواداران مورد توهین قرار گرفته بود به مامور نیروی انتظامی اعلام کرد که شکایتی از وی ندارد و از حقش گذشته است، اما این مامور اصرار داشت که با این تماشاگر برخورد شود و وقتی با اصرار علی دایی مواجه شد به او توهین کرد که کار به درگیری لفظی کشید.
پس از این اتفاق مهدی ترابی و چند بازیکن سایپا هم وارد معرکه شدند که درگیری فیزیکی هم با هل دادن همدیگر صورت گرفت و اوضاع آشفتهای را در پایان سومین دوره رقابتهای جام شهدا رقم زد.
بازگشت به ابتدای صفحه
ارسال به دوستان
پیشنهاد سردبیر
ارسال نظر
ایمیل مستقیم: info@nesfejahan.net شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰