نصف جهان: سپاهاني که قرار است در ليگ به عنوان مدعي قهرماني مبارزه کند، نبايد به يک سبک بازي بسنده کند و بايد سبک هاي مدرن و تاکتيک هاي متفاوتي را دارا باشد ولي در سپاهان شاهد يک سبک بيشتر نيستيم: «بردن به جناحين و ارسال براي استنلي». اگر سپاهان در نيم فصل اول موفق بود به دليل عدم شناخت تيم ها از اين نوع سبک بود ولي الان همه تيم ها هم کناره ها را بستند و هم استنلي را کاملاً محاصره کردند. در کنار استنلي بايد يک بازيکن سرعتي و فرصت طلب خريداري مي شد تا مکمل يکديگر شوند که متأسفانه کادر فني به اين نياز مهم سپاهان توجه نکرد.

تعويض هاي قلعه نويي در ديدار با استقلال يکي پس از ديگري اشتباه بود و باعث شد تيم سپاهان ناخواسته به عقب برود.

مسلمان نه در دفاع کمک کرد نه در خط حمله، ميزان دوندگي اين بازيکن در حد ليگ برتر نيست، اگر بازيکن تأثيرگذاري بود هيچ وقت برانکو او را کنار نمي گذاشت آن هم درست زماني که پنجره نقل و انتقالاتشان بسته بود و نياز مبرم به بازيکن داشتند. در ذوب آهن يک نيم فصل بيشتر دوام نياورد، نمازي او را کنار گذاشت ولي با اصرار مديران برگشت اما منصوريان به راحتي با جداييش کنار آمد. انتقادات نسبت به خريدهاي نيم فصل قلعه نويي باعث شد اين بازيکن از ابتدا به ميدان برود آن وقت محمد ابراهيمي که مدت زيادي است از بند مصدوميت رها شده و بازيکن بسيار با کيفيتي است بايد از روي نيمکت نظاره گر اين مسابقه باشد. بازي استقلال و سپاهان جدال هافبک هاي مياني بود قلعه نويي با خروج مسلمان به عقيده نگارنده نبايد مهاجم اضافه مي کرد چرا که هافبک هاي استقلال به راحتي با برتري عددي توانستند بازي را در اختيار بگيرند. به اعتقاد من به جاي قرباني بايد ابراهيمي وارد ميدان مي شد.

آمار نشان مي دهد ابراهيمي تبحر خاصي در پاس گل دارد و حيف که به ميدان نيامد. بازيکني که مي توانست درصد مالکيت توپ سپاهان را افزايش دهد.

سجاد شهبازاده ضعيف ترين مهاجم ليگ برتر است بهتر نبود او به جاي مهرداد محمدي تعويض مي شد؟ مهرداد محمدي در نيمه اول بارها موجب آزار خط دفاعي استقلال شد ولي جاي سئوال دارد که‌ چرا او تعويض شد.

با آمدن حامد بحيرايي مي شود اين استنباط را داشت که قلعه نويي به دنبال تک امتياز بود ولي در طرف مقابل مربي باهوش آلماني مزد شجاعتش را گرفت. استقلالي که چهار روز قبل از اين مسابقه در مقابل الهلال بازي دشواري را پشت سر گذاشت و طبيعتاً بايد دچار افت بدني در اواخر بازي مي شد. متأسفانه با تعويض هاي غلط و اشتباه مربي سپاهان اين موضوع برعکس شد. هرکس جاي شفر بود تعويض تدافعي مي کرد اما اين مربي باهوش آلماني دست به تعويض هجومي زد و تبريزي را به ميدان آورد تا نشان دهد به دنبال برد در بازي سرنوشت ساز بود.

جالب ترين نکته اين بازي اين بود که هر 11 بازيکن اصلي سپاهان به نوعي غير بومي بودند. آکادمي سپاهان که توليد کننده بازيکن با کيفيت و مهد فوتبال پايه در ايران است و هرساله عناوين متعدد قهرماني در رده هاي پايه را به دست مي آورد چرا خروجي مناسبي در تيم بزرگسالان ندارد؟

چرا بازيکناني که در مکتب سپاهان بزرگ مي شوند موقع برداشت آنها به تيم هاي ديگري مهاجرت مي کنند؟

سپاهان بايد همانند پرورش بازيکن از مکتب خودش مربي نيز پرورش دهد نياز به يک مربي مکتبي بسيار به چشم مي آيد، تشکيل دوباره سپاهان نوين فضاي خوبي براي تربيت يک مربي جوان براي آينده سپاهان بود که باز هم فرصت سوزي شد. فراموش نکنيم مربيان برتر حال حاضر دنيا يک روزي از تيم دوم باشگاه خود تربيت شدند همانند زيدان و...

شخصاً با توجه به جايگاه ادوار گذشته سپاهان در ليگ، انتظار قهرماني نداشتم اما سپاهان بايد با توانايي خودش سهميه آسيايي بگيرد و نگاهي با بيم و اميد براي آسيايي شدن به حذفي نداشته باشد. در همين ليگ برتر بايد بتوانند آسيايي شوند.