کد خبر: ۱۶۶۴۳۵
تاریخ انتشار: ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۰۹:۵۲

باشگاه تراکتور چند سال پیش در شرایطی به بخش خصوصی واگذار شد که فصل کابوس واری را پشت سر گذاشته بود. این باشگاه با قرار گرفتن در یک بحران بزرگ و متحمل شدن محرومیت نقل و انتقالاتی، هر آن چه که برای تبدیل شدن به به یک باشگاه بزرگ را اندوخته بود، از دست داد تا خودش بماند و هوادارانی که همچنان عاشقانه دوستش داشتند. در چنین شرایطی، بهترین تصمیم ممکن اتخاذ شد و تراکتور به مزایده گذاشته شد و محمدرضا زنوزی، سرمایه دار شناخته شده فوتبال مالکیت این باشگاه بزرگ را با وعده‌های بزرگ به دست گرفت. کارنامه قابل توجه زنوزی در فوتبال ایران، از جمله مالکیت موفق در باشگاه گسترش فولاد، نجات باشگاه ماشین سازی و کمک‌هایی که به فدراسیون فوتبال کرده بود هواداران تراکتور را در روز‌هایی که دیگر امیدی برایشان نمانده بود، دوباره امیدوار کرد.

تراکتور خصوصی؛ شورتر و شکسته تر از قبل!

تحول تراکتور به سبک بازی‌های رایانه ای!

خرید ستاره‌های گرانقیمت و استخدام مربیان خارجی مشهور، اقداماتی بودند که با خصوصی شدن تراکتور شاهد آن بودیم. این باشگاه در موارد یاد شده مشکل خاصی نداشت و سرمایه کلان، زنوزی کفاف هزینه‌های گزافی که تحول تراکتور در آن‌ها دیده می‌شد را می‌داد. خیلی زود با سرازیر شدن ستاره‌های داخلی و خارجی به تراکتور، هواداران این باشگاه امیدوار به تکرار روز‌های شیرین گذشته شدند. موضوعی که، اما جدی بود و جدی گرفته نمی‌شد، توجه به موضوعاتی بود که بیشترین نقش را در سرنوشت تراکتوری داشتند که در فصل‌های پایانی پیش از خصوصی شدن شاهد بودیم. تغییراتی که در جهت بالاتر بردن سطح تراکتور در دوران پس از خصوصی شدن شاهد بودیم، تغییراتی بسیار سطحی بودند که به طور معمول در بازی‌های فوتبال رایانه‌ای شاهد هستیم. خرید بازیکن و  مربی بدون جدی گرفتن موارد مهم دیگری که البته در بازی‌های رایانه‌ای هیچ اهمیتی ندارند، اما در فوتبال واقعی، اساس کار را تشکیل می‌دهند.

الگویی که جدی گرفته نشد

مجموعه عواملی که تراکتور را در لیگ ۹۷-۹۶ تا رتبه دهم پایین برد و شرایط را به قدری بحرانی کرد که حتی در مقاطعی از فصل خطر سقوط نیز این باشگاه را تهدید می‌کرد، یک الگوی بسیار مبرهن بود برای مجموعه مدیریتی و مالکیتی جدید باشگاه و کاری که آن‌ها  نباید  انجام می دادند اما این اتفاق رخ داد.  در عمل، اما یک موازی کاری به طور کامل غیرعادی را شاهد بودیم. این در حالی بود که با خصوصی شدن باشگاه، همه امیدوار بودند برخی رفتار‌ها که تصور می‌شد مختص باشگاه‌های غیر خصوصی است، محو شده و جای خود را به رفتار‌های قاعده مندتر بدهند! این رفتار‌ها تکرار شدند تا تراکتور در دومین فصل از خصوصی شدنش نیز هیچ توفیقی در لیگ برتر نداشته باشد و اینک در حالی که مشخص نیست بازی‌ها ادامه پیدا کنند یا خیر، هیچ علاقه‌ای به از سر گیری بازی‌ها نداشته باشند چرا که داستان همانند فصل قبل است و امیدی به قهرمانی وجود ندارد. این شرایط به همان باید و نباید‌هایی بر می‌گردد که گفتیم. باید و نباید‌هایی که به ۲ مورد مهم آن در ادامه می‌پردازیم:

خشت کج اول...

نبود  ثبات مدیریتی یک موضوع آزار دهنده در باشگاه تراکتور به شمار می‌رود. این باشگاه به عنوان یکی از بزرگترین باشگاه‌های ایران و آسیا به قدری در سال‌های اخیر مدیرعامل عوض کرده که حساب کار از دست همه در آمده است. بدون اشاره آماری به این موضوع باید گفت، تراکتور پس از خصوصی شدن نه تنها در زمینه مدیریت پیشرفتی نداشته بلکه مسیر پسرفت را در پیش گرفته است. استخدام مدیرانی با کارایی حداقل و در ادامه قطع همکاری زودهنگام با آن‌ها باعث شده تا تمامی تصمیمات دیگری که در داخل باشگاه اتخاذ می‌شود نیز تحت الشعاع یک نبود ثبات غیرعادی قرار بگیرند. شرایطی که در باشگاه تراکتور حکم فرماست به گونه است که انتخاب مدیرعامل را بسیار دشوار می‌کند. انتخاب مدیری که بتواند در جو این باشگاه به بهترین شکل ممکن کار کند، برای مالک تراکتور کار سختی نیست چرا که او سال هاست در فوتبال آذربایجان فعالیت می‌کند و شناخت بسیاری از جو و نفرات موجود دارد. حال چرا تا این لحظه انتخابات و تصمیمات به این شکل انتقاد برانگیز بوده اند، یک سوال بزرگ است که زنوزی باید به آن پاسخ دهد. بی شک تا زمانی که باشگاه تراکتور در بحث مدیریتی به قدرت و ثبات لازم دست نیابد، نباید انتظار داشت که در سایر بخش‌ها از جمله کادر فنی بیشترین و بهترین کیفیت ارائه شود.

تراکتور خصوصی؛ شورتر و شکسته تر از قبل!

تکرار یک سناریوی تلخ

دومین باید و نبایدی که به آن می‌پردازیم، عملکرد نقل و انتقالاتی باشگاه تراکتور در این ۲ فصل است. همان گونه که می‌دانید، محرومیت از نقل و انتقالات بود که تراکتور را در لیگ ۹۷-۹۶ به حدی تحت تاثیر قرار داد که کادر فنی وقت این تیم برای پر کردن لیست ۱۸ نفره با مشکل مواجه بود. مدیریت ناکارامد و در ادامه انعقاد قرارداد‌های غیرحرفه‌ای  ۲ عامل مهمی بود که چنین شرایطی را به وجود آورد و حال باعث تعجب است که شاهد تکرار مداوم این سناریو در مجموعه فعلی هستیم. در حالی که تصور می‌شد تراکتور به عنوان یک باشگاه خصوصی، حساسیت‌های بالاتری در عقد قرارداد‌ها به خصوص  با بازیکنان خارجی به خرج دهد، اما در عمل شاهد این بودیم که پرونده‌های خارجی این باشگاه در طول این  ۲  فصل نه تنها کم نشد بلکه بیشتر هم شد و جزء چند مورد محدود، سایر خارجی‌های تراکتور به بدترین شکل ممکن از این تیم جدا شدند و اکنون هر کدام با پرونده‌ای قطور، یا تراکتور را محکوم کردند یا در حال محکوم کردن هستند! این موضوع بر می‌گردد به عقد قرارداد‌های غیرحرفه‌ای که بازیکنان خارجی به راحتی با سوء استفاده از آن‌ها می‌توانند چنین شرایطی را رقم بزنند؛ امثال استوکس، اروین، مازولا، فورچونه، کنستانت و... درحالی که قاعدتا با توجه به اینکه به قرارداد‌های خود پشت کرده و تراکتور را ترک کردند، باید محروم می‌شدند، هر کدام یک پرونده قطور علیه تراکتور تنظیم و این باشگاه را محکوم به پرداخت مبالغی هنگفت کردند.

چنین شرایطی به هیچ عنوان مورد پسند هوادارانی که در سرما و گرما پشت تیم شان بودند نیست و مالکیت باشگاه تراکتور که با پشتوانه همین هواداران توانستند به روی کار آمده و صاحب اسم و رسمی شوند بایستی با مراجعه به وعده‌هایی که در شروع کار داده بودند، نسبت به تحقق این وعده‌ها اهتمام ورزیده و با علم بیشتری تصمیمات خود را اتخاذ کنند.

برچسب ها: فدراسیون ، سرمایه ، باشگاه ،
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو