گزارشی از زندگی ابتدایی مردم خوشبخت یک روستا در چند کیلومتری اصفهان
کد خبر: ۱۸۰۳۷۳
تاریخ انتشار: ۲۲ آبان ۱۳۹۹ - ۱۴:۲۰

نصف جهان: مناطق بکر و خوش آب و هوا در ایران کم نیست و بارها هم در رسانه ها معرفی شده اند. اما اینکه در این مملکت جایی هم باشد که مردمش آب و برق و گاز و تلفن نداشته باشند و با امکانات طبیعی خانه بسازند و از همه مهمتر شاد و سرحال هم باشند، سوژه ای است که هیچ خبرنگاری حاضر نیست از آن بگذرد. این بار قرعه به نام روزنامه «ایران» افتاده که یکی از این مناطق عجیب و غریب را به خوانندگانش معرفی کند. منطقه ای که کسی در آنجا نامی از «کرونا» نشنیده و خبرنگار «ایران» برای آنکه با یکی از ساکنانش صحبت کند ناچار شده دو روز صبر کند تا او به جایی برود که تلفنش خط بدهد! منطقه ای که به نوشته این روزنامه خوشحال ترین مردم کشور را در خودش جا داده و اتفاقاً زیر گوش ما اصفهانی ها هم قرار دارد.

*«لیراه» روستای بدون «کد» که محلی‌ها به آن «بی‌آبی علیا» هم می‌گویند؛ روستایی که برخلاف اسمش، خیلی هم پر آب است و شاخه ای از سرچشمه های کوهستان های زرد کوه چهارمحال و بختیاری از کنار آن می‌گذرد و آبی به زلالی اشک چشم را به اهالی این روستا می رساند.

*لیراه به دلیل نداشتن کد و نام و نشانی در نظام تقسیمات سیاسی کشور حتی نمی‌تواند نام روستا را یدک بکشد و بر اساس قانون نباید انتظاری هم برای خدماتی مانند آب و برق داشته باشد اما برای هشت خانوار عشایری که این مکان را برای زندگی در ده ماه از سال برگزیده اند، بهشت کوچکی است.

*۸ خانوار ساکن آن همه زندگی عشایری دارند و لیراه برایشان ییلاق است و همه این خانوارها در روستای «سرآقا سید» که در ۶ کیلومتری این روستاست خانه دومی دارند و در زمستان به آنجا می‌روند.

* لیراه پیش تر و قبل از سال ۱۳۶۲ در قالب تقسیمات کشوری جزو استان اصفهان شده بود ولی به دلیل اینکه ساکنان آن همه بختیاری هستند و فرهنگشان بیشتر با اهالی چهارمحال و بختیاری نزدیک است به درخواست اهالی منطقه از اصفهان جدا و به چهارمحال و بختیاری سپرده شد. حالا خانه اصلی این خانوارهای عشایری در استان چهارمحال و بختیاری است و در زمستان با طی یک مسیر ۶ کیلومتری به خانه دوم خود در سر آقا سید می‌روند که جزو استان اصفهان است.

*«محمدعلی دادور»، یکی از اهالی روستا: لیراه برای ما خود زندگی است و چون هنوز تکنولوژی شهری به اینجا نیامده مفهوم خوشبختی برایمان تغییر نکرده. ما در روستا آب و برق نداریم و از چراغ های نفتی برای روشنایی استفاده می‌کنیم و به دلیل نبود برق، تکنولوژی شهری در روستای ما جایی ندارد ولی ما راضی و خوشحال هستیم. اینجا همه کاری برای انجام دادن دارند و شاید برای همین است که همه سرشب از فرط خستگی می خوابند و در اینجا کلمه بی خوابی مفهومی ندارد.

*همه ۸ خانوار لیراه با هم نسبت فامیلی دارند و این عامل پشتیبانی بیشتر آنها از یکدیگر است. مردان و پسران دام‌ها را به چرا می‌برند و زنان و دختران، گوسفندها را می‌دوشند و نان می‌پزند. اینجا همچنان زنان، ظرف ها و لباس‌ها را در رودخانه کنار روستا می‌شویند و از تنها چشمه روستا برای آشامیدن استفاده می‌کنند. اهالی روستای لیراه در ماه اسفند بار و بندیل خود را از روستای سرآقاسید که در ۶ کیلومتری لیراه است می‌بندند و همراه دام های خود به لیراه می‌آیند تا سال تحویل را در لیراه باشند.

*هر خانوار لیراه حدود ۵۰ رأس دام دارد. اهالی لیراه از مصالح بومی این منطقه برای ساخت خانه و محل نگهداری دامشان استفاده می‌کنند. سنگ معمولی، گل و تکه های چوب بلوط که به واسطه پراکندگی درختان بلوط در منطقه به وفور یافت می‌شود.

*در لیراه مدرسه نیست ولی در زمانی که بچه‌ها زمان تحصیلشان برسد آنها پیش خاله، عمه یا پدربزرگ در روستای سرآقاسید می‌مانند.

*«محمدعلی دادور»: من هر ازگاهی برای خرید مایحتاج به روستای سرآقا سید می‌روم و چیزهایی در مورد این بیماری جدید شنیده ‌ام ولی بیشتر اهالی روستا در جریان این بیماری نیستند چون کرونا هم بهشتی همچون لیراه را نمی‌شناسد و به اینجا نخواهد آمد./آرمان کیانی

 

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو
آخرین اخبار