کد خبر: ۲۰۴۳۸۳
تاریخ انتشار: ۱۸ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۰:۳۶

«در واقع حوادث و اموری که برای آنها مورخ نمی‌تواند هیچ علت معقولی ذکر کند در تاریخ به قدری وجود دارد که نفی مطلق و قطعی مساله تصادف جز با یقین جزمی به قطعیت اصل علیت و به عدم تخلف آن، ممکن نیست... که تاریخ در واقع ترکیب یا تقارنی است از آن چه ضروری است با آن چه هیچ‌گونه ضرورتی نمی‌توان به آن منسوب داشت.»

 «گویا خبرش را نخستین‌ بار روزنامه لاپاریزین منتشر کرد و در انتهای خبر به این نکته هم اشاره شده بود که احتمال وقوع چنین اتفاقی ۱ در ۱۶ تریلیون است که یکی از اهالی جنوب شرقی فرانسه، در فاصله زمانی حدود ۱۸ ماه دو بار برنده یک میلیون یورویی بخت‌آزمایی کشورش شد. دومین بُرد او به چنین روزی از ژوئن ۲۰۱۸ برمی‌گشت. خبرنگار لاپاریزین می‌نویسد این مرد از اولین بُردش بسیار شاد شده بود اما در بُرد دوم واکنش خاصی نشان نداد انگار که «به بُردن عادت کرده است.» البته این مرد فرانسوی – که رسانه‌ها هنوز هم از او نام نمی‌برند – از چند سال قبل از اولین بُرد، پای ثابت بخت‌آزمایی بود و تازه بعد از آن هم این عادت خود را ترک نکرد. رسانه‌های فرانسوی می‌گویند او هنوز هم، بعد از دو بُرد یک میلیون یورویی، بلیت بخت‌آزمایی می‌خرد. با استناد به همان خبر روزنامه لاپاریزین گفتم که احتمال روی‌دادن این اتفاق ۱ در ۱۶ تریلیون بود، اما روی داد و از این‌ رو شاید صفت «خوش‌شانس» به این فرانسوی بچسبد.

ماجرای او ماجرایی شخصی است و احتمالا فقط بر زندگی خودش و نزدیکانش تاثیر می‌گذارد. اما برخی معتقدند بخت و اقبال و تصادف نه تخیل و توهم که واقعیتی انکارنشدنی است و در تاریخ نقش پررنگی دارد و گاهی حتی مسیر حوادث را هم تغییر می‌دهد. مثلا زمانی که مغول‌ها با سپاهی ۲۰۰ هزار نفری به ژاپن لشکر کشیدند، گردبادی - که کامیکازه یعنی باد الهی نام گرفت - آنان را به کام خود کشید و ژاپن بدون جنگ از خطری چنین بزرگ نجات پیدا کرد. کامیکازه دقیقا همان روز حمله مغول‌ها شروع شد و با بی‌رحمی خاص طبیعت، سپاه مهاجم را – که از هر حیث بر سپاه ژاپن برتری داشت - کاملا درهم‌شکست. آیا ژاپنی‌ها آن روز خوش‌شانس و مغول‌ها بداقبال بودند؟ شاید.

یا اگر به تاریخ خودمان نگاه کنیم، مثلا زمانی که تیموریان و قراقویونلوها مهیای جنگی رودررو بودند قرایوسف شاه قراقویونلوها چند روز مانده به جنگ، ناگهان از دنیا رفت و سپاهش متلاشی شد. شاهرخ تیموری - که می‌دانست حریف قرایوسف نیست و خودش هم از اقدام به جنگ پشیمان شده بود - با مرگ شاه دشمن از شکست قطعی گریخت. آیا شاهرخ خوش‌شانس بود؟ شاید.

یا مثلا در یکی از آخرین جنگ‌های میان زندها و قاجارها، لطفعلی‌خان و آقامحمدخان با هم روبه‌رو شدند و لطفعلی‌خان تا چادر آقامحمدخان پیش رفت و فقط یک قدم تا پیروزی فاصله داشت، اما برگشت و میدان جنگ را خالی کرد. آقامحمدخان که آماده مواجهه با تقدیر، به‌تنهایی در چادرش نشسته بود آن روز از اسارت – و شاید از مرگ – نجات یافت و بعد هم شاه ایران شد. آیا اینجا هم یک طرف خوش‌اقبال (آقامحمدخان) و طرف دیگر (لطفعلی‌خان) بداقبال بود؟ شاید.

راستش خودم درباره شانس و تصادف نظر خاصی ندارم اما به نظر مرحوم زرین‌کوب: «در واقع حوادث و اموری که برای آنها مورخ نمی‌تواند هیچ علت معقولی ذکر کند در تاریخ به قدری وجود دارد که نفی مطلق و قطعی مساله تصادف جز با یقین جزمی به قطعیت اصل علیت و به عدم تخلف آن، ممکن نیست... که تاریخ در واقع ترکیب یا تقارنی است از آن چه ضروری است با آن چه هیچ‌گونه ضرورتی نمی‌توان به آن منسوب داشت.»

برچسب ها: روزنامه ،
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو
آخرین اخبار