ایرج ناظمی: سیاست و بهتر که بگوییم سیاسی بازی، چیزی است که همواره و به جفا، اصفهان را نشانه گرفته تا از هر سو تیغی بر قامت آن فرو بیاورد و این دیار کهن را به درختی بدون بار و برگ و سایه تبدیل کند. گویی که یک درخت سوخته در قلب کشور برای آنان که توان دیدن رشد و فرهیختگی اش را ندارند، درمان عقده هایی است که از ناتوانی شان در جلو راندن زادگاه خود سر چشمه می گیرد. یک روز ورزش اصفهان به نیستی کشانده می شود، یک روز فرهنگ آن آماج حمله قرار می گیرد، یک روز رود و آب و زیبایی ذاتی و طبیعی اش نشانه می رود تا به قهقرای خشکسالی کشانده شود و در این اواخر هم صنعت آن هدف شده تا از چپ و راست بر آن هجوم برده و به تباهی کشانده شود؛ موضوعی که نماد آن فولاد مبارکه است که تمام اعتبار و گذشته و آینده آن، تمام نقش آفرینی اش در حوزه فرهنگ و سلامت و ورزش و تمام توسعه مدرن آن در عرصه اقتصاد و صنعت کشور، در این ایام اسیر دست بازی های کودکانه و کاسب مسلکی گروهی شده که علیرغم تنعم وافر از سفره گشوده آن، به طمع دینار و درهمی بیشتر، خَنّاسی در پیش گرفته و جامعه خبری پرتلاش و بی ادعا و رسانه های موثر استان اصفهان را به ننگ جلوه شوم باج خواهی شان آلوده کرده اند.

یک مجتمع صنعتی به گستردگی فولاد مبارکه که همچون نگینی بر حلقه صنعت و اقتصاد اصفهان می درخشد، با سابقه ای به حد چندین و چند سال و مدرنیته ای الگو و خلاقیتی به روز و قابل تحسین، قطعا نمی تواند از بسیاری از آفات ذات وجودی یک مجتمع بزرگ تولیدی در امان بماند. اما مهم این است که این مجموعه تاکنون کوشیده است تا به جبران تمام آنها، با حضوری موثر در عرصه های مختلف فرهنگی، ورزشی و رسانه ای، روحیه بلوغ و نشاط و باروری را در نهاد این استان نهادینه کند. ولی متاسفانه مدتی است که شاهدیم سهم خواهی های سیاسی و اضافه طلبی های طمع کارانه باعث شده تا گروهی تیغ تخریب از نیام مکر خود بیرون کشیده و با سوءاستفاده از بی در و پیکری فضای مجازی چنان بر این مجتمع بتازند که اگر واکنشی درخور نبینند، تا چند روزی دیگر از اعتبار و اعتلای این کارخانه عظیم چیزی در بساط سخن باقی نمی ماند.

یک تحقیق و تفحص ساده از سوی مجلس که صد البته حق نمایندگان مردم است، چنان بازیچه دست گروهی مخرب شده که هر روز و هر ساعت، دروغ و تهمتی را فریاد کرده و پرده ای از دامن اخلاق پاره می کنند. به تبعیت از این گروه نیز، هجمه ناجوانمردانه به حمایت های رسانه ای فولاد مبارکه نیز بازی دیگری است که خوشه چینان بستر طمع، چند روزی است که به راه انداخته اند. کسانی که شاید سفره زیاده خواهی شان را جمع شده دیده و حساب و کتاب و سیستم و روش نوین حمایتی در فولاد مبارکه را تحمل نکرده اند و ترفند زر و زور و تزویرشان در مواجهه با علم و عقل و منطق به زمین سخت اراده خورده است.  

هفته گذشته فهرستی غیر رسمی در فضای مجازی منتشر شد که حاوی اطلاعات و آمار مربوط به حمایت های روابط عمومی فولاد مبارکه از رسانه های کشور بود و به دنبال آن هجمه ای گسترده بر علیه این مجموعه به راه افتاد که اغلب از سوی کسانی بود که با فرهنگ تعاملی روابط عمومی و رسانه بیگانه اند.

بر اساس این لیست و فارغ از درستی و نادرستی اطلاعات مندرج در آن، روزنامه نصف جهان از جمله نشریاتی بوده است که علیرغم جایگاه موثر آن در پوشش وسیع اخبار فولاد مبارکه، از کمترین میزان حمایت مالی برخوردار شده و این میزان حتی نازل تر از برخی هفته نامه های ناشناخته و بدون تیراژ اصفهان بوده است. اما در این میان و در حال حاضر، بدون آن که به نوع کنش روابط عمومی فولاد مبارکه اعتراضی داشته باشیم، برخورد با عوامل استخراج و منتشرکنندگان اطلاعات محرمانه مندرج در این فهرست را به عنوان مطالبه اصلی و صریح خود قلمداد نموده و امیدواریم با قاطعیتی که از مدیر فعلی این مجموعه سراغ داریم، به گونه ای رفتار شود که دریچه خنجر زدن به رسانه ها و مطبوعات به طور کلی بسته شود. چه بسا انتشار محرمانه ترین اطلاعات، مجرمانه ترین اقدامی است که می شناسیم و به اشتراک گذاشتن آن در فضای مجازی، هجمه هایی را از سوی ناآگاهان ایجاد خواهد کرد که قضاوت هایی ناعادلانه را در پی خواهد داشت و چیزی به جز پیکر زخم خورده رسانه ها در اصفهان را حاصل نمی کند.

با بحث هایی که در گروه های مجازی جاری است، تقریبا چهره عامل اصلی انتشار فهرست مذکور مشخص شده است که اگر گمانه زنی ها در این رابطه صحیح باشد، باید اعتراف کنیم که وی وابسته به یک جریان زیاده خواه و کاسب مسلک مطبوعاتی است که نوع کنش و برخوردهایی که از او و هم کیشان وی شنیده ایم، نفرت برانگیزی رفتار و گفتارشان، دون شأن رسانه مداران فعال و ارزشی استان و مایه زجر و انزجار روابط عمومی های مراکز دولتی و غیر دولتی اصفهان قلمداد شده و تنها همت و قاطعیت روابط عمومی فولاد مبارکه را می طلبد که از این بزنگاه استفاده نموده و یک بار برای همیشه، این لکه چرکین را از تعاملات رسانه ای پاک و مستور نماید.