نصف جهان: مسئولان باشگاه ذوب‌آهن پس از یک فصل سخت این روزها لحظات سرنوشت‌سازی خواهند داشت تا گزینه سرمربیگری این تیم را انتخاب کنند.

ذوب‌آهن امسال فصل سختی را پشت سر گذاشت و این روزها مدیران این تیم در حال رایزنی با سرمربیان دیگر تیم‌های لیگ برتری برای هدایت گاندوها هستند. در ابتدای کار گزینه‌های زیادی برای سرمربیگری ذوب‌آهن مطرح شد که می‌توانیم به افرادی همچون محمد ربیعی، جواد نکونام، مهدی تار تار، رسول خطیبی و ساکت الهامی اشاره کرد. حتی در بین گزینه‌های مطرح شده که بین محافل خبری دست به دست می‌شد نام مهدی رجب زاده بازیکن اسبق ذوب‌آهن به گوش رسید که گفته می‌شد مدیران سبزپوشان اصفهانی از وی برای فصل بعد برنامه خواسته‌اند اما در ادامه این موضوع تکذیب شد و عنوان می‌شود وی مربی ذوب‌آهن در فصل بعد خواهد بود و با انتخاب هر یک از گزینه‌های اشاره شده رجب زاده دستیار او خواهد بود. از سوی دیگر روز گذشته نام ربیعی نیز از بین گزینه‌ها حذف و او هدایت تیم رفسنجانی را در لیگ بعد خواهد داشت.

این را نباید کتمان کرد که مدیر عامل ذوب‌آهن و اعضای هیئت مدیره این تیم که به تازگی هم دچار تغییراتی شده‌اند در هفته جاری آزمون بزرگی را تجربه خواهند کرد. از یک طرف تجربه تلخ سال گذشته وجود داشته و از طرف دیگر هواداران و رسانه‌ها نیز ناظر بر این انتخاب هستند و انتظار دارند بهترین انتخاب ممکن برای تیم اصفهانی رقم بخورد اما علاوه بر گزینه‌های فوق که برای نشستن روی نیمکت ذوب‌آهن مطرح شدند که البته تعدادی از آنها نیز از نظر مدیران ذوب‌آهن کنار رفته‌اند، گزینه جدیدی به نام مهدی رحمتی سرمربی فعلی پدیده شهر خودرو مطرح شده است که لیگ بیستم با تیمش افت و خیزهای بسیاری را تجربه کرد.

رحمتی که به تازگی به جرگه مربیان لیگ برتری اضافه شده تجربه زیادی ندارد و همچون سرمربی سال گذشته گاندو‌ها یعنی رحمان رضایی همچنان فرصت آزمون و خطای بسیار است. این در حالی است که تیم ریشه دار ذوب‌آهن با قدمت نیم قرن حضور خود در سطح اول فوتبال کشور هرگز جای این آزمون و خطاها نیست و اگر مسئولان باشگاه ذوب به این مهم توجه نکنند لیگ بیست و یکم همین آش است و همین کاسه.

رحمتی سال گذشته حتی مدرک مربیگری برای نشستن روی نیمکت پدیده را نداشت و از روی سکوها نظاره‌گر عملکرد تیمش در لیگ قهرمانان آسیا بود. اگر بخواهیم گلر با سابقه اما سرمربی جوان پدیده را با رحمان رضایی مقایسه کنیم بازهم به این نتیجه می‌رسیم که رحمان به مراتب از وی با تجربه تر بود و با حضور در فوتبال اروپا از چم و خم کار خود اطلاعاتی داشت اما هدایت یک تیم لیگ برتری برای وی کمی زود به نظر می‌رسید و حالا اگر مهدی رحمتی سکاندار کشتی گاندوها شود ممکن است همانند انتخاب فضل گذشته تیم ریشه دار ذوب‌آهن تنها مقطعی برای این مربی جوان به عنوان یک تجربه تلخ باشد. بی شک ذوب‌آهن تیمی برای آزمون و خطای مربیان جوان نیست و اگر هم قرار باشد به مربی جوانی بها داده شود بهتر است آن مربی از بدنه خود باشگاه بوده باشد و نمونه بارز آن در تیم همشهری محرم نویدکیا در سپاهان است که در اولین فصل حضورش توانست نتیجه خوبی را کسب کند و میدان دادن به یک مربی جوان بومی به مراتب بهتر باشد.

در نهایت اگر سران باشگاه ذوب‌آهن همانند دو فصل گذشته اشتباه تصمیم بگیرند ممکن است چاله لیگ بیستم به چاه ابدی در لیگ بیست و یکم بدل شود و گاندوها برای اولین بار در تاریخ خود به لیگ دسته یک سقوط کنند که این کابوس مرگباری برای فوتبالدوستان و باشگاه ذوب‌آهن خواهد بود.