سراب سرمایه گذاری درکشورهای همسایه
لادن ایرانمنش: وسوسه مهاجرت به خارج از کشور اگر تا چند سال پیش به نخبگان ختم می شد، مدتی است به گروه های دانش آموزی هم رسیده است تا جایی که خانواده ها خودشان را به آب و آتش می زنند تا فرزندانشان بتوانند در خارج از ایران ادامه تحصیل بدهند.
همین موضوع باعث شده که روند سرمایه گذاری برای خرید مسکن در کشورهای همسایه نیز اوج بگیرد، معامله دو سرباختی که در گرماگرم نوسانات دلار و ارز مشکلات زیادی را برای خانواده های ایرانی ایجاد کرده است.
بیشتر این خانواده ها همه دارایی و دار و ندارشان را می فروشند و شرایط شغلی و زندگی را طوری طراحی می کنند که فرزندانشان امکان زندگی و تحصیل در کشور دیگری را پیدا کند.
البته این روند مهاجرتی از سن کم بهشدت به میزان درآمد و دارایی افراد و خانوادهها بستگی دارد. موارد زیادی از شرکتها و مدارس خاص هستند که کارشان بورسیهکردن دانشآموزان است و هزینههای هنگفت دریافت میکنند یا شرکتهایی که در ارتباط با سفارتخانهها در ازای خرید ملک، خدمات تحصیلی را ارائه میدهند.
مسئله اینجاست که از نظر خانواده این دانشآموزان اینکه این مدارس خارجی با چه کیفیتی خدمات ارائه میدهند، اهمیت چندانی ندارد و مهمترین نکته تلاش برای رفتن و شروع زندگی در کشوری دیگر است.
بسیاری از مؤسسههای خارجی و داخلی هم از این اشتیاق مفرط استفاده کرده و ترفندهای مختلفی را برای افزایش تمایل خانوادهها ایجاد می کنند که یکی از مهمترین آنها قبولی در رشتههای مهمی مانند پزشکی یا فرار از سربازی، آموزش چند زبان خارجی و... است.
دبیرکل انجمن استعدادهای برتر ایران چندی قبل اعلام کرده بود از میان 86 نفر برگزیدگان المپیادهای دانشآموزی کشور، 82 نفر مهاجرت کردهاند. البته این مقام مسئول خیلی زود حرف خود را تکذیب کرده و گفت که از 2800 نفر برگزیدگان المپیادهای جهانی، 57 درصد در داخل کشور هستند و 4/4 درصد هم برنامه بازگشت پس از ادامه تحصیل به کشور را دارند.
لازم به توضیح نیست که گروههای المپیادی معمولاً همان گروههای نوجوان و جوان هستند که شرکت در المپیادها را از سنین کم شروع میکنند. حالا اگر بگوییم آمار اول اشتباه بوده و آمار دوم درست است، مابقی آن 57 درصد، یعنی چهل و اندی درصد باقیمانده که رفتهاند، در حساب مسئولان جای نگرانی داشتهاند؟
بررسی جزئیتر دلایل اقامتی مهاجران ایرانی نشان می دهد که تعداد ویزاهای تحصیلی در سال 2010، 11هزارو 719 مورد بوده که در سال 2018 به 21هزارو 4430 مورد رسیده است. همچنین تعداد ویزاهای کاری از بیش از شش هزار مورد به نزدیک به 18 هزار مورد و تعداد ویزاهای خانوادگی از 27 هزار مورد به بیش از 42 هزار مورد رسیده است. در این میان سهم موارد پناهندگی هم از نزدیک به 18 هزار مورد به بیش از 56 هزار مورد رسیده است. باید توجه داشت که تمایل به مهاجرت که در این بررسیهای میدانی مورد سئوال قرار گرفته و در سال 99 حدود 30 درصد کل جمعیت آماری بوده، با اقدام به مهاجرت و مهاجرتکردن فرق دارد.
مهاجرت نخبگان در بخش های مختلف از دهه های قبل وجود داشته است، این را که فلان نخبه المپیادی خیلی زود سر از دانشگاههای آمریکا درآورده و یا فلان نخبه ورزشی مهاجرت کرده است را در این سالها زیاد شنیدهایم؛ اما داستان مهاجرت و پناهندگی خانواده های عام تر در این سالها موضوع در خور توجهی است.
این در حالی است که به گفته تعدادی از کارشناسان مسکن این نوع سرمایه گذاری های خانواده ها برای اینکه فرزند نخبه شان به جایی برسد، در کشوری مانند ترکیه یا امارات کاملاً اشتباه است زیرا بعد از گذشت چند سال واحد مسکونی به مصادره گذاشته شده و یا دریافت اقامت در این کشورها منتفی میشود.
با تمام اینها جای تأسف دارد که چند سالی است که مردم فریب چنین تبلیغاتی را خورده اند و سرمایههای خود را به خارج کشور انتقال میدهند اما بعد از گذشت ماه ها تمامی سرمایههای آنها به دلیل نداشتن اشرافیت حقوقی بر باد می رود. اکنون افراد می توانند با یکی دو میلیارد خانه های روی آبی را بخرند که ممکن است یک شبه از دستشان برود و نه تنها نتوانند فرزندشان را به جایی برسانند؛ بلکه باعث فرارمغزها و سرمایه ها هم از کشور بشوند.
بازگشت به ابتدای صفحه
ارسال به دوستان
پیشنهاد سردبیر
ارسال نظر
ایمیل مستقیم: info@nesfejahan.net شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰