لادن ایرانمنش: اخیراً فرامرز توفیقی، رئیس كمیته دستمزد كانون شورا‌های اسلامی خط فقر را 18 میلیون و 290 هزار تومان اعلام کرده است؛ عددی که 65 میلیون ایرانی را زیر خط فقر می برد. هر چند تحلیل‌های مختلفی در این زمینه وجود دارد و برخی از کارشناسان اقتصاد این رقم خط فقر را باور ندارند اما عده زیادی می گویند این عددها در شهرستان های مختلف متفاوت است و در تهران خط فقر به 20 میلیون هم رسیده است.

به نظر می‌رسد با چنین آماری هیچ کدام از ما در شرایطی نباشد که خود یا حتی کسی از اطرافیانش زیر این خط نباشند اما مسئله اینجاست که چه خط فقر 18 میلیون باشد چه 10 میلیون، ما با تورمی روبه رو هستیم که با حداقل حقوق ها، همخوانی چندانی ندارد و در خوشبینانه ترین حالت حقوق یک کارگر با وجود اضافه كاری، عائله‌مندی، حق مسكن و بسیاری از مزایا‌ی دیگر به 9 میلیون تومان نمی رسد. این بدین معناست که سبد تغذیه و سفره این قشر از جامعه بسیار کوچک شده است و بدنه جامعه كارگری ایران از منظر معیشت، مانند بیماری است كه تنها با 10درصد قلبش زندگی می‌كند.

گرچه وزیر تازه بر مسند نشسته تعاون، کار و رفاه اجتماعی هنوز اطلاعات رسمی از میزان خط فقر اعلام نکرده است؛ با این حال، باید گفت كه اظهارات جدید رئیس كمیته دستمزد كانون شوراهای اسلامی كه اتفاقاً در جلسات تعیین دستمزد سالانه نیز شركت می‌كند را باید یك هشدار دانست. هشداری که بسیاری از کارشناسان می گویند ممکن است به یک ابربحران تبدیل شود.

گفته می شود هم اکنون 8 دهک دچار مشکلات معیشتی هستند، واقعیتی شوک‌آور که این معنا را می‌رساند که فقر در جامعه به طرز عجیبی فراگیر شده و هر تحلیلی درباره آینده جامعه بدون در نظر گرفتن این عمق از فقر حتماً به خطا می‌رود.

با این تفاسیر، بیشتر خانواده‌های پرجمعیت ایرانی با وجود داشتن كار هم نمی‌توانند كمترین امكانات زندگی را برای خانواده‌شان فراهم كنند و سوءتغذیه كودكان با فقر در بزرگسالی‌شان ارتباط مستقیم دارد.

طبق آخرین گزارش مرکز آمار ایران نرخ تورم خوراکی‌ها بالای 50 درصد ثبت شده است که در این میان اقلام خوراكی و آشامیدنی، گروه روغن و چربی ركورد‌دار افزایش قیمت بوده است. لبنیات و تخم‌مرغ، نان و غلات، شكلات و شیرینی، گوشت ماكیان و گوشت قرمز به ترتیب در رتبه‌های بعدی افزایش قیمت شهریور ماه قرار داشته اند.

این در حالی است که در ارزیابی اخیر کمیته تعیین دستمزدهای کانون عالی شورای اسلامی کار کشور نیز از افزایش نزدیک به 100 در صدی قیمت ها و هزینه های زندگی نام برده شده است و حالا اگر با این وضعیت فقر را یک پاندمی بنامیم بیراه نگفته ایم. نگرانی که حالا قشر کارگر را بیش از دیگر اقشار جامعه تحت فشار قرار داده و شکاف عمیقی بین درآمد و هزینه زندگی آنها ایجاد کرده است. حالا اگر قیمت رسمی یک مرغ را متوسط 200 هزار تومان، در نظر بگیریم به عبارتی مزد کامل یک روز کارگر تنها پای خرید یک مرغ می‌رود.

در این میان جالب است که مقامات رسمی هیچکدام از خط فقر واقعی سخنی نگفته اند و سعی در پشت گوش انداختن این آمارها دارند. این در حالی است که کارشناسان معتقدند کتمان حقیقت جلوی ارائه هر تحلیل واقع‌بینانه درباره آینده تحولات اقتصادی ایران را می‌گیرد. از سوی دیگر، اعلام نشدن خط فقر به صورت رسمی توان چانه‌زنی نمایندگان کارگری در جلسات شورای عالی کار برای تعیین دستمزد را کاهش داده و در نهایت آنچه مصوب می‌شود هزینه‌ها را پوشش نمی‌دهد و فشار بیشتری را به اقشار ضعیف جامعه تحمیل می‌کند.