مرد ميانسال که خام حرف هاي فريبکارانه دختر نوجوان بود در مدت زمان پنج سال يک ميليارد تومان به او پرداخت کرد و زماني که در برابر اخاذي هاي دختر سودجو قرار گرفت از پليس کمک خواست.

چند روز پيش مردي مضطرب و نگران راهي پليس فتاي استان فارس شد و از مأموران کمک خواست. او مي‌گفت که فريب دختري جوان را خورده و حالا که واقعيت را فهميده، دختر جوان قصد اخاذي از او را دارد. مرد ثروتمند در تشريح ماجرا چنين گفت:« پنج سال پيش در يکي از سايت‌هاي اجتماعي چشمم به عکس دختري افتاد که به‌نظر افسرده مي‌رسيد. برايش پيام فرستادم تا شايد بتوانم کمکش کنم. او هم مدعي شد در خانواده‌اي فقير زندگي مي‌کند که وضعيت مالي بدي دارند و به‌تنهايي خرج پدر و مادر و خواهرانش را مي‌دهد. او حتي عکس‌هايي از محل زندگي‌اش و پدر و مادرش فرستاد و گفت که ديگر تحمل اين وضعيت را ندارد.»

شاکي ادامه داد: «دلم برايش سوخت و گفتم که مي‌خواهم کمکش کنم. ابتدا برايش مبلغي فرستادم و پس از آن آشنايي ما شروع شد. او دختري 16ساله به نام "هليا" بود که هربار با هم ملاقات مي‌کرديم، از سختي‌هاي زندگي‌اش مي‌گفت و من هم هر بار مبلغي به حسابش مي‌ريختم تا به خانواده‌اش کمک کند. بيشتر از دو سال از آشنايي ما مي‌گذشت تا اينکه وي ناپديد شد و ديگر نه جواب تماس‌هايم را مي‌داد و نه پيام‌هايم را. تا اينکه مدتي قبل فردي با من تماس گرفت و خودش را از دوستان هليا معرفي کرد. او گفت که هليا باردار شده و براي اينکه خانواده‌اش متوجه نشوند، به تهران رفته و حالا فرزند دوقلو دارد و براي اينکه خرج آنها را در بياورد، در خانه مردم کلفتي مي‌کند. او سپس از من خواست که به وي کمک کنم و من هم مبلغي برايش فرستادم تا به‌دست هليا برساند. اين ماجرا ادامه داشت و دوست هليا هربار مبلغي از من مي‌گرفت تا به او برساند و من هم تلاش مي‌کردم تا او و فرزندان دوقلويش زندگي راحتي داشته باشند. اما بعد از مدتي، يکي از دوستانم را ديدم که هليا را مي‌شناخت و وقتي ماجرا را برايش تعريف کردم، گفت که هليا هرگز باردار نشده و هيچ فرزندي ندارد.»

مرد ميانسال گفت: «با شنيدن اين خبر، فهميدم که ماجرا دروغ است و براي همين تصميم گرفتم ديگر کمکي به او نکنم. پس از آن بود که تهديدها شروع شد و فردي که تا پيش از آن مدعي بود دوست هلياست، مرا تهديد کرد که اگر به وي پول ندهم، رازم را نزد همسر و فرزندانم فاش مي‌کند و آبرويم را مي‌برد. پس از تهديدهاي او بود که تصميم گرفتم ماجرا را به پليس اطلاع دهم.»

با شکايت اين مرد تحقيقات مأموران شروع شد و آنها موفق شدند دختر جوان را دستگير کنند. با دستگيري وي راز مهمي فاش شد. دختر جوان در همه اين سال‌ها درباره خانواده‌اش دروغ گفته بود. حتي عکس‌هايي که از محل زندگي‌اش و پدر و مادرش براي مرد ميانسال فرستاده بود، جعلي و دروغين بودند و در حقيقت وضعيت زندگي آنها متوسط بود. دختر جوان با داستانسرايي و دروغ‌هايي که به شاکي گفته بود، توانسته بود در پنج سال يک ميليارد تومان از او اخاذي کند که با کشف اين راز دستور بازداشت وي صادر شد.

به گفته سردار گودرزي فرمانده انتظامي استان فارس با به‌دست آمدن مدارک محکم عليه متهم، وي به فريب شاکي اعتراف کرد. سردار گودرزي ادامه داد: اين زن جوان، علت اقدام مجرمانه خود را تحصيل مال اعلام و بيان کرد، زماني که مرد را فردي ساده لوح ديدم تصميم به اخاذي از او گرفتم.