مرور وقایع اصفهان در سال 96
آذر 1396
نصف جهان: واقعاً عجیب است. اینکه میگویند آسمان و زمین دست به دست هم میدهند و با هم متحد شوند تا علیه چیزی اقدام کنند، همین داستان گران شدن کاغذ و فشار هرچه بیشتر به رسانههای مکتوب به خصوص روزنامههاست.
سالهاست تهدیدهای مختلف مثل روزمرگی زندگی، دغدغههای جاری روزانه، غلبه فرهنگ شفاهی بر فرهنگ مکتوب و این اواخر، بلای فضای مجازی و اپلیکیشنهای رنگارنگ، عرصه را بر مطبوعات تنگ کرده و با کاستن از خوانندگان روزنامه ها و مجلات، حیات آنها را به مخاطره افکنده است طوری که سال به سال هرچه بر مخاطبان عالم مجازی افزوده میشود، به همان نسبت از مخاطبان عالم مکتوب کاسته می شود. سال به سال تیراژ مطبوعات پایین و پایینتر میآید و ستونهای روزنامههای قرار گرفته روی هم در مقابل کیوسکها کوتاه و کوتاه تر میشود و سرها بیشتر از آنکه روی روزنامه و مجله خمیده شود، توی موبایل و تبلت میرود و ملت به جای مغازله با مطبوعات، در حال معاشرتهای مجازی با این و آن هستند.
حالا در میانه این اوضاع آشفته، وقتی یکباره خبر بیاورند که قیمت کاغذ هم چند ده درصد بیشتر شده، معلوم است چه شرایط خفهکنندهای برای مطبوعاتی که خودشان در حال احتضار بودند به وجود میآید.
آذرماه رو به پایان بود که خبر گران شدن کاغذ همچون طوفانی سهمگین، تنه خمیده درخت روزنامهنگاری ایران را خمیدهتر کرد. البته از همان اوایل آذر ماه بحث گران شدن کاغذ در بورس بود اما نشانه های وخامت اوضاع از اواسط این ماه خودش را نشان داد.
واکنشها به این تنش بزرگ آنی بود. ابتدا غرولندهای مرسوم از جانب مدیران مطبوعات به گوش رسید که از وضع موجود مینالیدند و صفحات خبرگزاریها با واژههای تکراری در حد «چرا این جور شد»، «نباید این جور میشد» و «باید جور دیگر شود» پر شد. مرحله بعد، مرحله عمل بود. وقتی این اربابان محترم جراید پی بردند قرار بر کاهش قیمت کاغذ نیست و باید با همین شرایط بسازند و روزنامه منتشر کنند، ناچار شدند دست به کارهایی بزنند که دخل و خرج به هم بخورد. بعضی، قیمت نشریهشان را افزایش دادند، بعضی به کاهش صفحات تن دادند، برخی هم راه تعدیل نیروهایشان را پی گرفتند که البته بدیهی بود اتاقهای تحریریه، اولین سیبلی است که تیر این تعدیل به آن اصابت می کند. بعضی نشریات هم ترجیح دادند کلاً قید چاپ و نشر روی کاغذ را بزنند و رو به فضای مجازی بیاورند؛ انتشار روزنامه روی امواج مخابراتی به شوق جذب آنها که تا گردن توی موبایلهایشان فرو رفتهاند!
تبعات گران شدن کاغذ به اصفهان هم رسید و زندگی چند روزنامه محلی را متأثر از خود کرد. بعد از وارد آمدن شوک اولیه، مدیران نشریات اصفهان نیز برای پاتک به گرانی کاغذ، درست مثل همکاران تهرانیشان یا تن به کاهش صفحات دادند یا تعدیل نیرو. گران کردن هم ترفند دیگری بود که ذهن مدیران مطبوعات محلی را به خود مشغول کرد. این میان خبر رسید که بحران کاغذ کار را به احتکار این کالا هم کشانده است و عدهای مطبوعاتی در شهر سعی کردهاند کاغذ بخرند و انبار کنند تا کاغذهایی که حالا حکم جواهر را پیدا کرده بودند در چهاردیواریهایشان بماند برای روز مبادا. این وسط تنها چیزی هم که ریالی ارزش نداشت، وارد آمدن تنشهای بیشتر به بازار کاغذ بود که البته خیلی هم دغدغه کسی نبود!
خلاصه که سال 96 در حالی به سرازیری افتاد که اوضاع زار مطبوعات را با خودش به سقوط همه جانبه نزدیک تر کرد. بعید است ابتدای امسال هیچکدام از مدیران نشریات کشور و البته اصفهان، ذرهای به این اندیشیده باشند که ممکن است در ماه آخر پاییز کارشان به جایی برسد که مرگ این کاغذهای مکتوب را مقابل چشمشان ببینند. اینکه امسال در هنگامه اضافه شدن روزانه مشترکین تلگرام و کم شدن روزانه مشترکین مطبوعات، یکباره بلای کاغذ هم نازل شود واقعاً عجیب است! عجیبتر اما آن است که کسی از مسئولین فکری برای حل مشکل نکند (که هنوز هم نکرده) و امتداد این فاجعه کاغذین، تا سال آینده هم کشیده شود. آیا سال 97 برای مطبوعات اصفهان بدتر از سال 96 خواهد شد؟
بازگشت به ابتدای صفحه
ارسال به دوستان
پیشنهاد سردبیر
ارسال نظر
ایمیل مستقیم: info@nesfejahan.net شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰