این اولین بار نیست، بعید است آخرین بار هم باشد؛ استراتژی رسانهای مبهم و نامعلومی که از داخلش عجایبی به بیرون درز میکند.
خبرگزاری مهر؛ گروه فرهنگی
آیا اشتباه رسانهای از این بزرگتر هم ممکن است؟ درست در میانه جنگ فراگیر اقتصادی علیه ایران و درست در روزگاری که اخبار افزایش دلار و سکه تناوب زمانی روزانه را به ساعت و دقیقه منتقل کرده است؛ عکسی از رئیسجمهور روحانی منتشر میشود که با لباس ورزشی و چهرهای سرخوشانه به تفریحگاه پرسابقه تهرانیها رفته است و رئیس دفتر محبوبش و یک وزیر نیز او را همراهی میکنند. شبکههای اجتماعی بلافاصله منفجر میشود. اشتباه آنقدری بزرگ است که حامیان رئیسجمهور در فضای مجازی کاملا سکوت میکنند. انتخاب این موقعیت زمانی برای یک بازدید تفریحی و انتشار بلافاصله عکسهای آن حیرتآور است. عدهای آن را به نفوذیهای دفتر ریاست جمهوری نسبت میدهند و عدهای تکرار این اشتباهات را نشانهای بر رویکرد خاص رئیسجمهور در مواجهه با واقعیات جامعه ایران میدانند.
اما آیا این اولین اشتباه رسانهای رئیسجمهور است؟
برای رئیسجمهوری که در هر دو انتخابات، انتخاب استراتژیهای درست رسانهای نقش زیادی در پیروزیاش دارد این اشتباهات عجیب است. روحانی در انتخابات ریاست جمهوری دو دوره پیش با انتخاب هوشمندانه دو نماد کلید و رنگ بنفش و قرار گرفتن در میانه دعواهای سیاسی خستهکننده توانست با اختلاف اندکی پیروز شود.
در دوره قبل نیز وقتی نتایج نظرسنجیها، روحانی را در لبه پرتگاه تبدیل شدن به رئیسجمهور یک دورهای قرار داده بود؛ دوباره دست به کار شد و با قطبیسازیهایی که شاید امروز بیش از حد عجیب به نظر میرسند، خود را نجات داد. پیادهروهایی که قرار بود در صورت پیروزی رقیب تفکیک شوند و زن و مرد از داخل تونلهای به شیوه فیلمهای آخرالزمانی از یک خیابان رد شوند تا به مقصد برسند شاید در روزگار معقول امروز بیش از اندازه مضحک به نظر برسد اما در شرایط پرهیجان رسانهای انتخابات در ایران، جواب داد و روحانی رئیسجمهور شد.
برای تیمی که چنین استراتژی قوی و البته بیرحمانهای برای پیروزی در انتخابات انتخاب کرد سر زدن چنین اشتباهاتی عجیب به نظر میرسد اما تکرار این اشتباهات ماجرا را به فراتر از حواسپرتی یا بی دقتی میکشاند.
تمام سلبریتیهای ایرانی در حوزههای مختلف بدون استثناء در انتخابات اخیر از حسن روحانی حمایت کرده بودند و حالا سلبریتیهایی که با پروژههای بسیار کوچک و حتی سادهلوحانه رسانهای؛ حاضرند دوباره به میدان بیایند و از روحانی حمایت کنند علم «پشیمانیم» برداشتهاند. واقعا چه اتفاقی افتاده است؟
مروری کوچک بر اشتباهات رسانهای رئیسجمهور و تیمش نشان میدهد که او چگونه از این ناحیه ضربه خورده است.
روز ۱۲ اردیبهشت سال در تقویم ایرانی به دو روز معلم و کارگر مشهور است و کارگران معمولا رنجکشیده ایرانی در این روز تکریم میشوند و تقدیر میشوند و مراسمهایی برای گرامیداشت آنها برپا میشود و مقامهای عالیرتبه دولتی برای بزرگداشت آنها دست به کار میشوند. اما ۱۲ اردیبهشت سال ۹۵، حسن روحانی یک غافلگیری بزرگ برای کارگران و رسانهها دارد: او با ماشینی لوکس و چند صد میلیونی در کارخانه مپنا حاضر میشود و بدون اینکه از ماشین پایین بیاید؛ برای کارگران دست تکان میدهد و رد میشود.
تصاویر شگفتانگیز حضور روحانی در آن خودروی تشریفاتی درد جمع کارگرانی که حیرتزده ایستادهاند و فقط نگاه میکنند به سرعت دست به دست میشود.
اما حاشیه بزرگتر زمانی رخ میدهد که زلزلهای بزرگ، غرب ایران را تکان میدهد و عموم جامعه ایرانی در بهت و اندوه فرو میروند. چند روز بعد دفتر رئیسجمهوری سفری برای روحانی به مناطق زلزلهزده پیشبینی میکند. روحانی به آنجا سفر میکند؛ اما یک اشتباه رسانهای بزرگ دیگر سبب میشود که او و حامیانش آرزو کنند کاش به این سفر نرفته بودند. روحانی در جمع مردم زلزله زده از ماشین تشریفاتیاش پیاده نمیشود وبه رسم سنت دولتمردان ایرانی به میان آنها نمیرود؛ عکسهای منتشر شده از این اتفاق، جامعه در غم فرورفته ایران را خشمگین میکند.
این البته چندمین باری است که این استراتژی از سوی رئیسجمهور انتخاب میشود. در ماجرای تراژیک ریختن آوار بر سر کارگران معدن یورت آزادشهر نیز همین اتفاق از سوی روحانی تکرار شد که با واکنش تند خانوادههای معدنچیان مواجه شد اما در شلوغی انتخابات دیده نشد.
ماجرای عکسهای رسانهای و منتشر شده از رئیسجمهور به این موارد منتهی نمیشود. روزگاری او با پیراهن تیم ملی عکس میگیرد و عنوان میکنند که در خانه نشسته است و مشغول تماشای فوتبال؛ عکس دوباره با همین میزان سن چند سال بعد تکرار میشود و دوباره عنوان میشود که او در خانه مشغول تماشای فوتبال است و صحنه از اساس جز شیوه نشستن او تغییر کرده است. روزگاری در ایام انتخابات عکس با دخترانی میگیرد که در عرف جامعه مذهبی به بدحجاب مشهورند و این عکسها بعد از انتخابات به طرز ناشیانهای اساسا دیگر تکرار نمیشود و...
ماجرای اشتباهات رسانهای رئیسجمهور فقط به عکسهای منتشرشده از او منتهی نمیشود. حسن روحانی که روزگاری به «شیخ دیپلمات» مشهور شده بود و سخنرانیهای پرهیجان او در ایام انتخابات و تمثیلهایش مثل پیشنهاد کف و صابون برای شستن دست و روی مخالفانش در شنبه بعد از انتخابات در تاریخ به یادگار مانده است در آخرین مصاحبه مطبوعاتیاش با کلیگوییهای بیش از حد، حتی حوصله حامیان مجازیاش را هم سر میبرد. چند ماه بعد روحانی به تلویزیون میآید و دوباره نشان میدهد که مسیر کلیگویی را انتخاب کرده است. سوالهای جزئی و عینی را با گزارههایی چون « اقتصاد در مسیر بهبود است» پاسخ میدهد. ناتوانی روحانی از اقناع افکار عمومی با سخنرانیهایش کاملا آشکار است، هر سخنرانی او در دوره بعد از انتخابات به ریزش حامیانش و نارضایتی عمومی دامن میزد و او هر چه تلاش میکند تا هیجان انتخاباتی را به جامعه حامیانش تزریق کند ناتوان است. او به نیویورک میرود و در هر حالی که هر سفر رئیسجمهور قبلی به سازمان ملل با انبوهی از اتفاقات رسانهای مواجه است بیسروصدا سخنرانی میکند و برمیگردد و این شانس رسانهای جهانی به راحتی از دست میرود.
عید نوروز میرسد و مشکلات اقتصادی کمین کرده در حال آزار جامعه. سنت خرید دستهجمعی ایرانیان، کمرمق در حال انجام است که شب اول عید دوباره پیامک تبریک حسن روحانی سنت پرهزینه چند ساله او تکرار میشود. درست در دورانی که شرایط اقتصادی جامعه رو به وخامت است اعتراضهای مجازی به هزینههای این پیامک تبریک که مشخص نیست با چه کارکرد رسانهای ارسال شده است بالا میگیرد.
در میانه این اتفاقات برجام نیز شکست میخورد و روحانی بعد از نطقی عصبی در شب خروج آمریکا از برجام به سکوتی عمیق فرو میرود و در مقابل حالا عکسهایی چون مراسم جشن باشکوهی که دولتیها برای استقبال از ورود اولین هواپیما به ایران برگزار میکنند؛ در صفحات پرمشتری فضای مجازی با استیکرهای قهقهه دست به دست میشود.
فرصتهای رسانهای روحانی یک به یک در حال از دست رفتن هستند. او توجهی به گفتگوهای تلویزیونی ندارد. فاصله میان گفتگوهای تلویزیونی زنده او به بیش از ۶ ماه میرسد. مصاحبههای مطبوعاتیاش تحت فشارهای رسانههای سیاستزده به یکی دو حاشیه خاص مثل «رفع حصر» و... منتهی میشود؛ در افطار قبلی او با هنرمندان، اصلیترین حامیان اجتماعی او، با برنامهریزی دفترش کسی اجازه صحبت پیدا نمیکند و در افطاری بعدی نیز از بخت بد او، موجی از تحریم این مراسم از سوی هنرمندان بلند میشود و باقیمانده شرکت کننده در مراسم او نیز تنها از بهروز وثوقی سخن میگویند و بازگشت او به ایران.
روحانی در این میان چند اشتباه بزرگ دیگر نیز میکند. در یک مراسم عمومی آمار ۲۰۰ هزار شغل ایجاد شده را ۲ میلیون اعلام میکند و هوشمندی کارگردان تلویزیونی مراسم؛ بهت وزیر ارتباطات را به تصویر میکشد و روحانی نقل محافل میشود.
روحانی با سابقه سالها کار امنیتی و دیپلماتیک، کنترل یک آدم سیاسی بر چهرهاش را ندارد و در یکی دو سخنرانی عمومی وقتی درباره او با نقد و کنایه صحبت میشود، متغیر میشود و بازی را به شکلی کاملا رو میبازد.
فهرست اشتباهات رسانهای حسن روحانی احتمالا فراتر از این موارد خواهد رفت. حسامالدین آشنا مرد توئیتهای مبهم فضای مجازی روزگاری گفته بود که:«روحانی نه تعارف میکند و نه ماخوذ به حیاست». این تعبیر از حسن روحانی، تبلیغ است یا ضد تبلیغ؟ شاید رمز اشتباهات رسانهای روحانی را در این موقعیتها هم بتوان پیدا کرد.
بازگشت به ابتدای صفحه
ارسال به دوستان
پیشنهاد سردبیر
ارسال نظر
ایمیل مستقیم: info@nesfejahan.net شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰