نکاتي از جام جهاني روسيه
کد خبر: ۹۳۸۵۷
تاریخ انتشار: ۲۶ تير ۱۳۹۷ - ۱۷:۱۵

نصف جهان: اما از جام جهاني 2018 چه ياد گرفتيم؟ نکاتي در اين جام نهفته بود که مي تواند فصلي تازه در فوتبال جهان را رقم بزند. موضوعاتي که در جام هاي جهاني قبلي کمتر شاهد آن بوديم.

1-خاصيت فوتبال اين است که خودش خودش را به روز مي کند. به اين معني که وقتي يک تاکتيک خاص اپيدمي مي شود، مربيان فوتبال در صدد ايجاد ضدتاکتيک براي اين سبک فوتبال بر مي آيند. روزي توتال فوتبال هلندي در دهه 70 ميلادي و پرس از بالا، روزي دفاع سه نفره در اوايل دهه 90 ميلادي و استفاده از توپ هاي بلند، روزي دفاع چند لايه به سبک «مورينيو» 2004 و يونان «اتو ره هاگل»، روزي تيکي تاکا به سبک «گوارديولا» و «دل بوسکه» اسپانيا و حالا استفاده از ضدحملات، پاس هاي طولي با کمترين ضربه به توپ براي رسيدن به گل. هشت سال پيش اسپانيا با سبک تيکي تاکا که شالوده آن بر اين بود که به حريف اجازه صاحب توپ شدن نمي داد، قهرمان جام جهاني شد. سبکي که برگرفته از فوتبال بارسلونا و مکتب گوارديولا بود. به مرور اين سبک بازي توسط بايرن مونيخ و حتي تيم ملي آلمان هم استفاده شد. آلمان ها با تلفيق تيکي تاکا، استفاده از ضربات ايستگاهي و استفاده از پرس از بالاي دهه 70 هلندي، توانستند به قهرماني جام جهاني 2014 برسند. اما در نسخه بيست و يکم جام جهاني در سال 2018، هيچکدام از اين سبک ها جواب نداد، چرا که مربياني نظير «مورينيو»،«يورگن کلوپ»،«نيکو کواچ» و «کلوديو رانيري» راه هاي مقابله با اين سبک را به همگان نشان دادند. تجمع پرتعداد در يک سوم دفاعي، استفاده از بازيکنان سرعتي در کناره ها و اضافه شدن هافبک ها به هنگام حمله. همان سبکي که اسپانيا،آلمان،آرژانتين توسط آن زمينگير شدند و خيلي زود از گردونه رقابت ها کنار رفتند.

2- حملات تيم هاي موفق در اين جام جهاني بيشتر بر اساس پاس هاي طولي بود که با کمترين ضربه به موقعيت خطرناک يا گل ختم مي شد. تصوير گل چهارم فرانسه به آرژانتين توسط «امباپه» و گل «ناصر شاذلي» از بلژيک به ژاپن نمونه عالي از اين سبک بازي بود. ضد حملات سريع با پاس هاي رو به جلو، بدون اتلاف وقت و پاس هاي عرضي مانند اسپانيا و آلمان و استفاده از تأثيرگذاري مهاجمين مرکزي. امروزه نه تنها مهاجمان مرکزي با قد بلند گزينه استفاده از ضربات سر را به هافبک ها مي دهند، بلکه مي توانند مانند سنتر بسکتبال براي بازيکنان کناري خود نيز موقعيت ايجاد کنند. مهاجماني نظير «لوکاکو»، «مانژوکيچ»، «هري کين»، «کاواني»، «آرتم ژوبا» و حتي «اوليويه ژيرويي» که شوت به سمت چهارچوب نداشت، توانستند در پازل تاکتيکي تيم ها نقش بسزايي ايفا کنند. استفاده از قدرت حفظ توپ و فيزيک بدني اين سبک از بازيکنان، بهترين فرصت را براي بازيکنان کناري نظير «هازارد»، «شاذلي»،«پريشيچ»، «ربيچ»، «سوارز»، «چريشف»، «گريزمان»و «امباپه» فراهم مي کرد تا با استفاده از فضاهاي موجود به گل برسند.

3- اگر آرژانتين 86 و 90 با تکيه بر «مارادونا»، ايتالياي 94 با تکيه بر «باجو»،آلمان 2002 با تکيه بر «بالاک» و «کان»، فرانسه 2006 با تکيه بر «زيدان» به فينال جام جهاني رسيدند، اما جام جهاني روسيه ثابت کرد براي موفق بودن تکيه بر تک ستاره ها راهگشا نخواهد بود.آرژانتين،پرتغال و برزيل هم قصد داشتند با همين روش و با تکيه بر سوپراستارهاي خود راه را براي رسيدن به موفقيت هموار کنند. اما «نيمار»، «کريستيانو رونالدو» و «نيونل مسي» آن بازيکنان بازي هاي باشگاهي خود نبودند، بازيکنان کناري آنها آني نبودند که در بازي هاي باشگاهي به درخشش آنها کمک مي کردند. مسي در کنار خود «اينيستا»، «سوارز»و «راکيتيچ» را نمي ديد، رونالدو خلأ «بيل»، «بنزما»، «ايسکو»و «مودريچ» را حس مي کرد و نيمار هم بيشتر از آنکه به فکر هماهنگي با «کوتينيو» و «ويليان» باشد، به فکر بازي نمايشي و خطا گرفتن از حريفان بود. دليل حذف زودهنگام اين تيم ها نيز همين مسئله بود. وقتي تيم ها يک پلن مشخص داشته باشند و آن رساندن توپ به يک سوپر استار باشد، ساير تيم ها با قطع ارتباط بين سوپراستار و ساير بازيکنان مي توانند نقشه هاي اين دسته از تيم ها را نقش بر آب کنند. مهار اين بازيکنان توسط تيم هايي نظير ايسلند،کرواسي،فرانسه،ايران،اروگوئه،سوييس، بلژيک باعث شد تا آنطور که از اين سوپراستارها انتظار مي رفت تأثيرگذار نباشند. اما در عوض تيم هايي موفق بودند که همه تخم مرغ هاي خود را در يک سبد قرار ندادند. موفقيت تيم هاي راه يافته به نيمه نهايي و حتي اروگوئه نشانگر اين مسئله بود براي موفقيت در فوتبال بايديک تيم بود با چهار يا پنج بازيکن تأثيرگذار تا يک يا دو سوپراستار. فوتبال ورزش 11 نفره اي است که همه بايد براي هم بازي کنند، نه همه براي يکي.

4- 71 گل از 169 گل يعني 42درصد گل ها با استفاده از ضربات ايستگاهي مانند کرنر، شروع مجدد يا پنالتي به ثمر رسيده است. رکورد پيشين مربوط به جام جهاني 1998 فرانسه بود که 62 گل از 171 گل بود (يعني 36درصد). اما دليل محبوبيت مربيان براي استفاده از اين تاکتيک براي به گل رسيدن چيست؟

نخستين مسئله بازي فيزيکي امروز است که تيم ها با دادن خطاها اطراف محوطه جريمه، بهترين موقعيت را در اختيار تيم هاي مهاجم قرار مي دهند تا با وقت و دقت کافي به روي دروازه حريفانشان خطر ايجاد کنند. تيم هاي کوچک تر با محدود کردن فضا در بازي هاي مقابل تيم هاي بزرگ تر، شانس کمتري به حريفان خود مي دهند،اما همين محدود کردن فضا موجب در اختيار گذاشتن فرصت شروع مجدد (خطا يا کرنر) به حريفان مي شود. به همين دليل است که وقتي ضربات کرنر يا شروع مجدد شکل مي گيرد، دوربين هاي تلفن هاي همراه بالا مي رود شايد صحنه گل را شکار کنند.

دومين نکته وقت کمي است که تيم ها براي ايجاد هماهنگي بين بازيکنان خود دارند. در باشگاه ها نزديک به 9 ماه بازيکنان در اختيار کادر فني خود قرار دارند و فرصت کافي براي هماهنگي و پياده کردن تاکتيک هاي مورد نظر را دارند، اما در تيم ملي نهايتاً 15 روز قبل از شروع بازي ها تيم ها همه بازيکنان خود را در اختيار دارند. در حقيقت مربيان استفاده از ضربات آزاد را نوعي ميانبر براي به نتيجه رسيدن حملات خود مي دانند.

سومين نکته اين است که دفاع کردن اين ضربات بسيار کار سختي است. وقتي تعداد بازيکنان مهاجم و مدافع در محوطه جريمه برابر باشد،کوچک ترين غفلت از بازيکن مدافع در يارگيري با مهاجم با توجه به فاصله کم تا دروازه، موجب به ثمر رسيدن گل مي شود.

5-وقتي کوچک ترين رفتارهاي بازيکنان توسط مربيان حريف آناليز مي شود، وقتي ميزان دوندگي،پاس هاي صحيح،تکل هاي موفق و ناموفق بازيکنان در لحظه در اختيار علاقه مندان قرار مي گيرد، استفاده نکردن از تکنولوژي هاي به روز دنيا براي بحث داوري کج سليقگي است. جام جهاني 2014 تکنولوژي خط دروازه و حالا جام جهاني 2018 تکنولوژي کمک داور ويدئويي توانسته بخشي از کاستي هاي مربوط به اشتباهات انساني که توسط داوران رخ مي داد را جبران کند. وقتي تيم باشگاهي ميلياردها دلار براي نتيجه گرفتن خرج مي کند، مسلماً انتظار آن را ندارد که اشتباهات يک يا چند نفر در تيم داوري همه رشته هاي تيم را پنبه کنند. اگر دروازه بان،مدافع يا مهاجم يک تيم اشتباه کنند، تاوان آن را همان تيم مي دهد، اما عادلانه نيست که تاوان اشتباهات تيم داوري را تيم فوتبال بدهد. 211 کشور چهار سال تلاش مي کنند براي رسيدن به جمع 32 تيم برتر جهان. وقتي در بازي هاي جام جهاني اشتباهات داوري تمام رشته هاي يک تيم را پنبه مي کند، مسلماً عدل و انصاف فوتبال از بين مي رود. استفاده از تکنولوژي خط دروازه و کمک داور ويدئويي بازخورد بسيار مثبتي براي اين جام جهاني داشت. اين درست است که حتي با کمک داور ويدئويي هم اشتباهاي در نهايت رخ مي دهد، اما بايد توجه داشت اين نخستين بار است که VAR در اين اندازه امتحان مي شود. همه تکنولوژي هاي روز دنيا در ابتدا با مشکلاتي دست به گريبان خواهند بود، اما مسلماً در آينده مشکلات هم برطرف خواهد شد و با استفاده از اين تکنولوژي مي توان به اجراي عدالت در فوتبال اميدوار بود. در جام جهاني 2018، بيشتر از 95درصدتصميمات داوري صحيح بود.اين يعني استفاده از تکنولوژي موجب شده تا حق به حقدار برسد. نمونه هاي نقض اين مسئله بسيار انگشت شمار هستند، اما مي توان ادعا کرد فوتبال به سمت عادلانه تر شدن پيش مي رود.


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو