اوایل اسفند ماه امسال با یک خبر تکان دهنده آغاز شد. خبر خودکشی دسته جمعی یک خانواده مثل ماده مذابی آتشفشان بود که از خانه ای در شهر مشهد فوران کرد. شوک این خبر ابتدا قلب اهالی بلوار سلامی را سوزاند، سپس به همه شهر مشهد و شهرهای دیگر رسید.

حالا پایگاه اطلاع رسانی «رکنا» جزئیات جدیدی از حادثه هولناک خودکشی دسته جمعی در شهر مشهد منتشر کرده است. این پایگاه اطلاع رسانی دو خبرنگار خود را به محل حادثه اعزام کرد تا درباره این اتفاق که بسیاری را متأثر کرد دست به تحقیق بزنند.

فاجعه با خودکشی جوانی به نام «میلاد» آغاز شده بود اما 3 روز بعد 5 نفر دیگر از اعضای خانواده اش در اقدامی هولناک دست به خودکشی زدند که در روزهای ابتدایی 4 نفر آنها به کام مرگ فرو رفتند. 2 نفر نیز در بیمارستان بستری شدند که یکی از آنها بعد از اینکه چند روزی با مرگ دست و پنجه نرم کرد به کام مرگ فرو رفت.

یکی از همسایه ها و یکی از کسبه ای که درکوچه محل حادثه مغازه دارد، اولین کسانی بودند که از ماجرای این فاجعه با خبر شدند. هر دو هنوز در شوک و ناباوری هستند.

همسایه می گوید: «مریم خانم 55 سال داشت و به همراه 3 دختر و 2 پسرش حدود یکسالی می شد که از تربت حیدریه به مشهد مهاجرت کرده بودند. قوم و خویش و آشنایی در مشهد نداشتند و خانواده بی آزار و آرامی هم بودند. در برخورد با همسایه ها خونگرم و خوشرو بودند اما رفت و آمد زیادی با کسی نداشتند. پسر بزرگ آنها که میلاد نام داشت، حدوداً 30 ساله به نظر می رسید و در یک لباس فروشی کار می کرد. شب قبل از فوت او چند نفر از همسایه ها شنیده بودند که راننده یک خودروی پراید مقابل خانه آنها آمده و داد و بیداد راه انداخته بود. ظاهراً ادعا می کرد عکس و فیلم های سیاه از یک خواهر میلاد دارد که خانواده را با انتشار آن تهدید می کرد. فردای همان روز خبر خودکشی میلاد را شنیدیم که خیلی برای ما شوکه کننده بود.»

یکی از کسبه نیز در ادامه صحبت های این همسایه می گوید: «صبح روز حادثه صدای فریاد و شیون یک مرد را از داخل خانه مریم خانم شنیدیم. من فوراً به داخل خانه رفتم و با اجساد اهالی خانه مواجه شدم. اول گمان کردم همگی آنها فوت کرده اند اما بعداً مشخص شد دو نفر هنوز زنده هستندکه یکی از آنها هم بعد از چند روز دست و پنجه نرم کردن با مرگ، جان خود را از دست داد. اعضای این خانواده شب قبل از حادثه به پسرخاله خود زنگ زده و گفته بودند که فوراً خودش را به مشهد برساند. پسرخاله شان با تصور اینکه آنها کسالت داشته و نیاز به کمک دارند از تهران به سمت مشهد راه افتاده بود. می گفت حتی به او گفته بودند اگر در خانه را باز نکردند، در را بشکند و وارد خانه شود.»

این مرد در ادامه گفت: «وقتی در خانه شان بودیم در همان لحظات اول دست نوشته ای دیدم که در آن از مزاحمت های جوان پرایدسواری به نام "م.ح" گفته شده بود. اعضای این خانواده ایمان 22 ساله، مژگان 24 ساله، زهرا 18 ساله و رؤیا 22 ساله نام داشتند که در حال حاضر تنها بازمانده این خانواده ایمان است.»

رسیدگی قضایی به این پرونده در جریان قضایی قرار دارد.